نکاتی در مورد خوردن احساسی
بدترین و رایجترین نوع خوردن احساسی آن زمان است که بلافاصله در واکنش به اتفاقی منفی به سراغ غذا میروید. هر فاصلهای که بین احساس ناراحتی و گذاشتن غذا در دهان ایجاد کنید، مفید است.
خوردن از روی احساس در وجود همه ما تنیده است. استرس و موقعیتهای چالشبرانگیز میتواند متفکرترین و قانونمندترین افراد را به سمت جعبه شیرینی سوق دهد.
زمانی که احساسات بر شما غلبه میکند، راههایی وجود دارد که کمک میکنند تا از ریزهخواریهای کوچک اجتناب کنید:
– من به دوستانم تلفن میزنم. این امری متداول است، اگر نفر اول خانه نبود، فهرست شماره تلفنها را به طرف پایین میآیم تا به نفر بعدی زنگ بزنم. به این کار ادامه میدهم تا کسی پاسخ دهد. ممکن است عجیب به نظر برسد اما من نیازمندم که احساس کنم شنیده میشوم. اگر از این راهکار استفاده کنید، شما نیز باید متقابلاً باید پاسخگوی آنها باشید، همانطور که من هستم.
– به حمامی طولانی میروم. (از طرفداران طبیعت معذرت خواهی میکنم ولی من واقعاً بیشتر از یک حمام طولانی آب مصرف نمیکنم!!) چراغها را خاموش میکنم (من پنجرهای در حمام دارم که نور جالبی ایجاد میکند، اگر پنجره نداشته باشم شمع روشن میکنم) هر چقدر دلم بخواهد آنجا میمانم و قطرههای آب روی من میریزد. من احساسات متفاوتی را پشت سر میگذارم. از گریه تا آرامش و شادی و باز گریه و مجدداً آرامش. این کار واقعاً موثر است.
– به خرید میروم. به گفتن این مطالب افتخار نمیکنم اما ما در اینجا در مورد راهکارهای خودخواهانه صحبت میکنم. به بیرون میروم و در تمام طول روز خرید میکنم. راه میروم و راه میروم و راه میروم و خرید میکنم وباز برمیگردم و برمیگردم و برمیگردم. من در حالت معمول خریدهای خود را کنترل میکنم، اما زمانی که استرس دارم یا ناراحت هستم، چیزهایی که دوست دارم را میخرم. زمانی که در حالت روحی بهتری هستم وسایل مورد علاقهام را فوراً نمیخرم.
– یک کتاب یا مجله برمیدارم. هیچ چیز بهتر از یک مجله یا کتاب خوب مرا از استرس رها نمیکند. گاهی کتابهایی را انتخاب میکنم که به طور مستقیم به سلامتی و تناسب اندام مرتبط هستند. حتی گاهی کتابهایی را انتخاب میکنم که قبلاً خواندهام. به گذشته برمیگردم تا حالم بهتر شود. برخی اوقات مطالب سبکتر مانند مجلههای رایج را انتخاب میکنم. هر چیزی را انتخاب کنم در هر صورت مرا از ریزه خواری به سمت نظریات جدید سوق میدهد.
– به باشگاه میروم یا ۵ دقیقه با موسیقی مورد علاقهام پیادهروی میکنم. بله من به قانون ۵ متعهد هستم، زیرا میدانم یکبار که انجامش دهم، بار دیگر ادامه خواهم داد. در حالی که اگر خود را به عرق ریختن متعهد کنم، فقط خسته خواهم شد و پیگیری نخواهم کرد. قانون ۵ دقیقه بسیار موثر است. فقط باید موسیقی مورد علاقهام را نیز همراه خود داشته باشم. اثبات شده است که موسیقی خلق و روحیه شما را عوض میکند و گاهی در یک دقیقه همه چیز عوض خواهد شد.
در نهایت اگر تسلیم خوردن احساسی شدید، از دور به آن نگاه کنید، آن فقط یک وعده شام یا یک روز بود. روحیه خود را حفظ کنید، تایید کنید که از روی احساسات خوردید و روز دیگری را شروع کنید. اجازه ندهید یک دوره خوردن احساسی تبدیل به ۳ روز، ۲ هفته و کل ماه شود. کاری است که اتفاق افتاده و شما نیازمندید که در اشتباهتان به سمت یادگیری حرکت کنید.