نحوه‌ی نه گفتن

دو روش: اصول و تکنیک‌ها

نه گفتن اشکالی ندارد. دلایل زیادی هست برای این که گاهی نه بگوییم و به همین اندازه هم دلیل داریم برای این که نه نگوییم و بهایش را هم بپردازیم. مراحل زیر را بخوانید تا متوجه شوید که چرا نه گفتن سخت است و چطور می‌توانید یاد بگیرید این کار را بدون نگرانی انجام دهید.

روش ۱ از ۲:

اصول

۱) بدانید که چه زمانی باید نه بگویید

کودکان دو ساله به نه گفتن مشهورند و طوری نه می‌گویند که انگار می‌خواهند نهایت استفاده را از این توانایی‌شان ببرند چون تازه فهمیده‌اند که چنین چیزی ممکن است و فرصت استقلالی که برایشان فراهم می‌کند جالب و هیجان‌انگیز است. اما همه معتقدند که کودکان دوساله بی‌ملاحظه و خودخواه هستند. به هر حال در یک مورد درست فکر می‌کنند: نه گفتن اشکالی ندارد. تفاوت بین بزرگسالان و کودکان در این است که که ما می‌توانیم یاد بگیریم کی نه بگوییم و کی نگوییم.

اگر حس و حال انجام کاری را ندارید اشکالی ندارد نه بگویید، مادامی که درخواستی که از شما شده تأثیری روی کار یا نمرات درسی‌تان ندارد. هیچ اشکالی ندارد که بخواهید برای خودتان وقت بگذارید.

نه گفتن به این خاطر که وقت ندارید کاری را انجام دهید اشکالی ندارد. دیگران اغلب متوجه نمی‌شوند تعهد به انجام کار‌ها با توجه به برنامه‌ی زمانی شما چقدر مشکل است. عده‌ای هستند که موقعیت شما را درک می‌کنند اما شانسشان را امتحان می‌کنند با این وجود که می‌دانند به احتمال زیاد جواب منفی خواهید داد.

نه گفتن به موقعیتی که باعث می‌شد معذب شوید هیچ اشکالی ندارد. هیچ وقت لازم نیست معذب شوید تا نیاز‌های فرد دیگری را برآورده کنید (به جز وقتی که سرباز هستید و باید از فرمان‌ها پیروی کنید).

نه گفتن وقتی به شما پیشنهاد می‌شود چیزی بخرید اشکالی ندارد.

۲) یاد بگیرید که چرا نه گفتن سخت است

دلایل خاص و مختلف زیادی هست که نه گفتن را برای افراد مشکل می‌کنند اما ریشه‌ی همه‌ی آن‌ها نگرانی است – نگرانی از نتیجه‌ی نه گفتن. نگرانی در مورد تصمیمات طبیعی است اما باید دو نکته را درک کنید: اولاً نگرانی نتیجه را تغییری نمی‌دهد و دوم این که نگرانی نباید مانع این شود که منافع خودتان را نادیده بگیرید.

مهم نیست به چه دلیلی از نه گفتن می‌ترسید، به هر حال از نگرانی‌هایتان در مورد نتیجه‌ی این کار ریشه می‌گیرد. آیا ممکن است دیگران دیگر شما را دوست نداشته باشند؟ آیا ممکن است فرصت مهمی را از دست بدهید؟ آیا ممکن است تنبل، بی‌عاطفه یا نالایق به نظر برسید؟ این را بپذیریذ که به خاطر نگرانی‌تان است که نه نمی‌گویید، بعد این حقیقت را بپذیرید که نگرانی صرف نظر از نتیجه هیچ کمکی نمی‌کند.

۳) قدرت و اهمیتتان را بپذیرید

مثل هر قطعه‌ی پازل شما هم بخش مهمی از محیط پیرامونتان هستید و این محیط بدون شما کامل نمی‌شود. چه همیشه با دوستانتان بیرون بروید و چه همیشه در خانه خودتان را پنهان کنید این امر در مورد شما صدق می‌کند. واقعیت این است که هر که باشید، حضورتان در محیط اجتماعی معتبر است. به علاوه تصمیماتی که می‌گیرید روی این محیط تأثیر می‌گذارند. این یعنی به خودتان و اطرافیانتان مدیون هستید که صادقانه تصمیم بگیرید. این به نفع همه است، چه آن‌ها متوجه کمک شما بشوند و چه نشوند.

نگرانی در مورد نتیجه‌ی نه گفتن نشان دهنده‌ی یک مشکل بزرگ است: نگرانی در مورد قدرتی که به دیگران می‌دهید. این را بپذیرید که هر چه بگویید و هر کاری کنید این قدرت را به دیگران می‌دهید.

۴) این را بپذیرید که دیگران هم مثل شما هستند

با این که مردم شخصیت‌ها، نظرات و نگرش‌های مختلفی دارند اما همه‌ی آن‌ها از نظر حضور در محیط اجتماعی اطرافشان مشابهند. این یک حقیقت مسلم در جوامع انسانی است. در نتیجه کنترل و انتقال حضور خودتان به طریقی که به شما کمک کند خشنود باشید تنها تصمیم منطقی و عقلانی است. این طور نیست که شما تأثیر بسیار بزرگ و شدیدی داشته باشید که دیگران از آن محرومند: اگر نه بگویید تنها دارید از همان قدرتی استفاده می‌کنید که همه از آن برخوردارند. واکنش آن‌ها به این تصمیم شما به خودشان مربوط است نه به شما.

کاملاً حق دارید که برای خودتان محدودیت‌هایی تعیین کنید. هر چه باشد دوستانتان هم این کار را می‌کنند و دیگران باز هم دوستشان دارند. در واقع قطعی یا حتی خشن برخورد کردن در مورد خواسته‌هایتان باعث انزجار دیگران از شما نمی‌شود. تنها چیزی که باعث انزجار دیگران می‌شود این است که با دیگران طوری رفتار کنید که گویی پایین‌تر از شما هستند. نه گفتن نشانه‌ی برتری شما نیست، بلکه نشانه‌ی احترام متقابل است.

۵) درک کنید که نه گفتن بی‌رحمانه نیست

نه گفتن به خودی خود بی‌ادبی، بدجنسی یا نامهربانی نیست. وقتی با حالتی بی‌ادبانه، از روی بدجنسی یا نامهربانی با دیگران حرف بزنیم این خصوصیات را به آن وارد می‌کنیم. دلیلی ندارد که نتوانید قطعاً جواب منفی بدهید و این کار را با خوش‌اخلاقی و مؤدبانه انجام دهید؛ بنابراین دلیلی ندارد از تأثیر بد گذاشتن روی دیگران به خاطر نه گفتن بترسید، مادامی که در نحوه‌ی نه گفتن دقت داشته باشید.

به عبارت دیگر وقتی متوجه شوید که نه گفتن اشکالی ندارد بقیه‌ی داستان فقط مربط به این است که چطور این کار را مؤدبانه انجام دهید.

روش ۲ از ۲:

تکنیک‌ها

۱) روشن و واضح عذرتان را بیان کنید

اساسی‌ترین راه نه گفتن بدون ناراحت کردن دیگران این است که واضح و روشن نه بگویید و سپس یک دلیل خلاصه و کوتاه بیاورید. بر خلاف آنچه اکثر مردم فکر می‌کنند اگر به نظرتان دلیلتان کافی نیست نیازی به دورغ گفتن یا بهانه آوردن نیست. فراموش نکنید که همه چنین چیزی را تجربه کرده‌اند. اگر حس و حال برآورده کردن خواسته‌ای را ندارید این عذر کافی است. به هیچ دلیل خاص، قطعی یا منطقی‌ای نیاز نیست.

مثلاً اگر کسی از شما تقاضا کرد با او بیرون بروید و شما علاقه‌ای به او نداشتید بهتر است به او بگویید: «نه؛ متأسفم، من به شما علاقه ندارم». این تنها چیزی است که باید بداند تا متوجه شود که در آینده هم فرصتی برای رابطه با شما ندارد. لازم نیست بهانه بیاورید و فرد مورد نظر را گمراه کنید. نیازی نیست بی‌ادبی کنید با به او توهین کنید تا او را از خود برانید.

اگر دلیل صادقانه‌ی شما احمقانه یا غیرواقعی به نظر برسد – مثلاً «دلم می‌خواهد به خانه بروم و استراحت کنم»؛ «حس و حالش را ندارم» – احتمال دارد که فرد مقابل کاملاً دلیل شما را درک کند. اگر درک نکرد فقط به یاد داشته باشید که شما نمی‌توانید واکنش او را کنترل کنید. فقط سعی کنید متمدن باشید، همین.

بهتر است اغلب مواقع از این تکنیک استفاده کنید. صداقت شما باعث می‌شود نزد دیگران اعتبار پیدا کنید. اگر در گذشته به خاطر فشار اطرافیان نه گفتن برایتان سخت بوده حتماً از این متعجب خواهید شد که وقتی به دیگران بگویید کاری را انجام نمی‌دهید چون راحت نیستید اصلاً ناراحت نمی‌شوند.

۲) یک پیشنهاد دیگر بدهید

گاهی به خاطر خودتان باید نه بگویید اما معنیش این نیست که علاقه‌ای به آن کار ندارید. مثلاً فرض کنید که کل تعطیلات آخر هفته باید کار کنید، اما دوستتان از شما خواسته به او کمک کنید روز پنج‌شنبه به خانه‌ی جدیدش اسباب‌کشی کند. اگر دوست دارید به او کمک کنید اما نمی‌توانید یک پیشنهاد دیگر بدهید، البته با شرایطی که برایتان مناسب است. مثلاً بگویید که مدت کمتری می‌توانید کمک کنید یا پیشنهاد دهید که وقتی وقتتان آزاد شدید کار دیگری برای کمک به او انجام دهید، مثلاً باز کردن کارتن‌ها و مرتب کردن آشپزخانه.

این دو پیشنهاد به معنی تعهد کمتر و تعهدی متفاوت است. وقتی از این روش استفاده کنید که واقعاً نمی‌خواهید نه بگویید اما به دلایلی که خارج از کنترل شماست مجبور به این کار هستید. از طرف دیگر وقتی واقعاً می‌خواهید نه بگویید اما نمی‌خواهید کل پیشنهاد را رد کنید مفید هستند.

۳) پیشنهاد کنید که طرف مقابل بعداً دوباره درخواست کند

در موقعیت‌هایی که کالا یا خدماتی به شما پیشنهاد می‌شود مهم است که بدون این که فرد پیشنهاد دهنده را برنجانید زمان و پولتان را حفظ کنید. قاطع و روشن نه بگویید اما قول بدهید که در مورد پیشنهاد فکر خواهید کرد. شاید این گفته کم و بیش دورغ باشد اما هر چه باشد یک دروغ مصلحتی است که به کسی آسیبی نمی‌رساند.

مثلاً برای این که جواب متفی ملایمی به یک فروشنده بدهید به او بگویید که این پشینهاد مناسب حال شما نیست یا در حال حاضر به آن نیازی ندارید اما اگر در آینده تغییری پیش آمد حتماً برند آن‌ها را مد نظر خواهید داشت.

وقتی در موضع قدرت هستید و از شما می‌پرسند چطور قرار است از این قدرت استفاده کنید (مثلاً وقتی از کارفرمایی می‌پرسند فردی را استخدام خواهد کرد یا نه، یا وقتی از کسی درخواست بیرون رفتن می‌شود) این راه مناسبی برای نه گفتن نیست. در چنین موقعیتی بهتر است از تکنیک اساسی رک‌گویی که در بالا توضیح دادیم استفاده کنید. این بی‌رحمی است که به کسی امید واهی بدهید، مخصوصاً وقتی تصمیم شما تأثیر زیادی روی او خواهد داشت.

۴) متواضع باشید

اگر کسی می‌خواهد که شما بیش از حدی که راحت هستید در قبال او مسئولیت بپذیرید از تواضع به نفع خودتان استفاده کنید. قاطعانه درخواستش را رد کنید و توضیح بدهید که مناسب این کار نیستید. می‌توانید یک عذر ساده و صادقانه بیاورید یا راه دیگری را پیش بگیرید و همچنان بگویید که مهارت و شایستگی کافی برای کار درخواست شده را ندارید. روشی که انتخاب می‌کنید بسته به درخواست صورت گرفته و میزان اعتباری است که بابت انجام درست کار‌ها کسب کرده‌اید.

اگر واقعاً نمی‌خواهید مسئولیت بیشتری قبول کنید یک عذر ساده و صادقانه بیاورید.

اگر پیشنهاد برایتان جالب است اما مطمئنید که از پسش برنمی‌آیید روی این تکیه کنید که قابلیت انجام کار را ندارید. اما خودتان را خیلی پایین نیاورید – هر چه باشد نباید فقط به این خاطر که از توانایی‌تان در حوزه‌ای اطمینان ندارید احساس کنید بی‌ارزش هستید.

۵) صادقانه به درخواست‌ها پاسخ دهید

بهتر است مؤدب باشید اما گاهی هر کاری کنید مردم به مهربانی شما احترام نمی‌گذارند. اگر کسی سعی کرد تمام عذر‌های صادقانه‌ی شما را رد کند و شما را اذیت کرد که بیشتر توضیح دهید در حالی که توضیح بیشتری ندارید وقت آن است که موضعتان را تغییر دهید. دفعه‌ی بعد که از شما درخواستی کرد و شما تمایلی به انجامش نداشتید بگویید: نه نمی‌توانم یا نه، این کار را نمی‌کنم. نیازی نیست چیز دیگری بگویید. وقتی از شما توضیح خواست از او بپرسید کدام قسمت از کلمه‌ی «نه» را نمی‌فهمد؟

این روش نه گفتن قطعاً طرف مقابل را عصبانی می‌کند اما در موارد نادری که لازم است از آن استفاده کنید طرف لیاقت چنین برخوردی را دارد چون قبلاً به شما اجازه نداده مؤدبانه نه بگویید. این حد رک‌گویی کار آسانی نیست اما گاهی به نفعتان است.

فقط به این خاطر که طرف مقابل از دست شما عصبانی می‌شود لازم نیست دوستی‌تان به هم بخورد. با این حال وقتی هیچ راه دیگری جوابگو نیست از این روش استفاده کنید.

توصیه

وقتی نه می‌گویید مثبت و مهربان باشید. این کار سختی نیست و باعث می‌شود دیگران بدانند دلیل نه گفتن شما این نیست که با آن‌ها مشکل دارید.

اگر در موقعیتی بودید که نه گفتن برایتان از نظر فیزیکی خطرناک است از موقعیت دور شوید و در اولین فرصت از مسئولین کمک بگیرید. تا آن زمان عاقلانه خودتان را در امان نگه دارید اما وقتی توانستید کمک بگیرید این کار را به بعد موکول نکنید. هر که باشید کسانی هستند که از شما محافظت می‌کنند و تمام تلاششان را برای حفظ امنیت شما می‌کنند: دوستان، اقوام، پلیس، پناهگاه‌ها و غیره. از این افراد و نهاد‌ها بهره ببرید.

 

شاید این مطالب را هم بپسندید