می‌توانید با زحمتِ انظباط زندگی کنید و یا از پشیمانی رنج ببرید

(انجام کارهای جدید و پیگیری آن‌ها سخت می‌باشد، اما رنج انجام ندادن آن‌ها بسیار بد‌تر است)

به جای شکوه کردن از سخت بودن انجام کار‌ها و توجیه کردن عدم انجام آن‌ها، تفکرتان را تغییر دهید. شما با سختی انظباط زندگی می‌کنید یا ناراحتی ناشی از پشیمانی. ورزش کردن همیشه مفرح نیست و شما همواره تمایل به انجام آن ندارید اما کارهای زیادی در طول هفته انجام می‌دهیم که مفرحنیستند. چه کسی دوست دارد پول قبض‌ها را پرداخت کند؟ چه کسی دوست دارد کهنه بچه عوض کند؟ ما لزوماً این کار‌ها را دوست نداریم، اما در حال انجامشان می‌دهیم زیرا به مزایای آن‌ها واقف هستیم. گاهی کار‌ها را با وجود زحمتی که دارند انجام می‌دهید. البته بسیار دلنشین خواهد بود اگر زمانی که به عقب نگاه می‌کنید به جای افسوس و پشیمانی، انظباط باشد. به جای اینکه بگویید دوستش ندارم،‌ای کاش انجامش داده بودم، به خود بگویید من واقعاً انجام این کار را دوست ندارم اما عاشق این احساسی هستم که بعد از انجامش دارم، عاشق ظاهری هستم که خواهم داشت، عاشق احساسی که در لباسم در آخر هفته خواهم داشت و آنگاه به باشگاه بروید.

مغز انسان به تمایل داشتن به اجتناب از درد و ناراحتی معروف است. مغز معمولاً نزدیک‌بین است و آینده نگر نمی‌باشد اما لذت وفواید انجام کار سختی که مستلزم تلاشی طولانی است، بسیار زیاد می‌باشد. چند بار برایتان پیش آمده که به سختی بر روی تکلیفی با ارزش وقت گذاشته‌اید و سپس به این نتیجه رسیده‌اید که ارزشش را نداشت؟

گاهی اتفاق می‌افتد، اما معمولاً شما از آن تلاش بسیار خرسند هستید. اما ذهن به اجتناب وپرهیز از زحمت وسختی تلاش کردن فکر می‌کند. به این فکر کنید که اگر آن کار را انجام ندهید چه احساسی خواهید داشت. آیا می‌خواهید که هیچ گونه انرژی برای باز کردن با کودکانتان نداشته باشید؟ آیا دوست دارید همیشه با همین ظاهر باشید؟ از همه مهم‌تر، آیا گمان می‌کنید راههای دیگری وجود دارد که ظاهر وتعاملاتتان با دیگران را بهبود بخشد و به شما لذت زیادی بدهد؟

شاید این مطالب را هم بپسندید