بافکر غذا خوردن

فواید جالب بافکر غذا خوردن

از روی فکر و اندیشه غذا خوردن، دیگر یک راز نیست! اگر تیتر مقاله نیویورک تایمز را خوانده باشید (یعنی تیتر “بافکر غذا خوردن به مثابه تغذیه افکار”)، این مقاله شما را برای به دست آوردن اطلاعات بیشتر به منظور سالم‌تر غذا خوردن، ترغیب می‌کند. بافکر غذا خوردن، در واقع، هنر باستانی تمرکز فکر و اندیشه و در زمان حال بودن است تا به ما در برخورد با مشکلات غذایی دنیای مدرن، کمک کند. منظور از بافکر غذا خوردن، رژیم گرفتن نیست. در این روش، هیچ‌گونه محدودیت غذایی وجود ندارد، بلکه تنها به ایجاد طرز فکر جدید حول محور غذا، می‌پردازد.

خوشبختانه بافکر غذا خوردن، هم به پرهیز از پرخوری و هم به برطرف نمودن سایر اختلالات غذایی کمک می‌کند. مطالعات بیست سال اخیر نشان داده‌اند که بافکر غذا خوردن به طرق زیر به شما کمک می‌کند:

  • کاهش پرخوری (محققین، Kristeller و Wolever در سال ۲۰۱۱ و Baer در سال ۲۰۰۵).
  • کاهش وزن و کاهش شاخص توده بدن (BMI). (محققین، Tapper در سال ۲۰۰۹، Framson در سال ۲۰۰۹، Dalen در سال ۲۰۱۰).
  • مقابله با مشکلات مزمن غذایی مثل بی‌اشتهایی عصبی و پرخوری عصبی و نیز کاهش افکار مضطرب درباره غذا و بدن خویش (محققین، Proulx در سال ۲۰۰۸، Rawal در سال ۲۰۰۹، Hepworth در سال ۲۰۱۱(.
  • بهبود علائم دیابت نوع ۲ (محققین، Resonezweig در سال ۲۰۰۷، Faude-Lang در سال ۲۰۱۰).

بنابراین، بافکر غذا خوردن، فواید بسیاری دارد!

از نظر عقلی نیز، از روی فکر غذا خوردن به ما در برابر پرخوری، کمک می‌کند. این کار باعث می‌شود که سرعت شما در غذا خوردن کمتر شده و نسبت به اندازه غذایی که می‌خورید، آگاه‌تر باشید و شما را از گرفتاری در بند عادات منفی و ناخودآگاه غذایی مثل پرخوری در حین تماشای برنامه تلویزیونی مورد علاقه‌تان، خلاص می‌کند. با توجه به این موضوع، آیا با فکر غذا خوردن به افرادی که سایر عادات و مشکلات غذایی را دارند نیز کمک می‌کند؟

به طور خلاصه، چه شما پرخور باشید و چه محدودیت‌های شدید غذایی را بر رژیم غذایی خود اعمال کنید، در واقع دچار مشکل در تشخیص علائم گرسنگی و سیری در خود شده‌اید. این قطع رابطه بین بدن و ذهن شما باید تصحیح شود. به طور کلی، از روی فکر غذا خوردن به سه طریق زیر، به شما کمک خواهد کرد:

– بافکر غذا خوردن، قوه تشخیص سرنخ‌هایی که به شما نشان می‌دهند که چه زمان باید دست از غذا بکشید و چه زمان اقدام به خوردن غذا نمایید را در شما بیدار می‌کند.

اگر حس گرسنگی و سیری در شما به دلیل مصرف پرس‌های بزرگ غذا در رستوران یا به دلیل پیروی از رژیم‌های غذایی نادرست و یا با بی‌خیالی غذا خوردن، دچار تغییر شده باشد، این کار، کار سختی خواهد بود.

– بافکر و تمرکز بودن باعث می‌شود که احساسات خودتان را بهتر کنترل کنید. گاهی افراد در مواجهه با احساسات منفی، دچار پرخوری یا کم‌خوری می‌شوند.

خوردن و نخوردن غذا، حواس شما را از نگرانی‌هایتان، پرت می‌کند. وقتی که روش‌های سالم‌تری مثل تنفس باتمرکز و عبور از اضطراب وجود دارند، دیگر نیازی به کنترل احساسات از طریق خوردن غذا نیست. بدین ترتیب، شما قادر خواهید بود که احساسات خودتان را،‌ هر قدر هم که سخت و ناراحت‌کننده باشند، تحمل کنید، بدون اینکه آنها را انکار کنید و یا برای سرکوب آنها به غذا پناه ببرید.

– تمرکز و اندیشه، طرز فکر شما را تغییر می‌دهد.

یعنی به جای اینکه به افکار خود با پرخوری یا کم‌خوری شدید، واکنش نشان بدهید، به آنها، به طرق دیگری پاسخ می‌دهید. یعنی این افکار را می‌شنوید اما تسلیم آنها نمی‌شوید.

بنابراین، حتی اگر فرد پرخور و شکم‌چرانی نیستید، باز هم بافکر غذا خوردن به شما کمک می‌کند زیرا این روش، تقریباً برای همه افراد کاربرد دارد.

۳ راه برای شروع بافکر غذا خوردن

۱) مطالعه کنید

این مطلب که هم‌اکنون در حال خواندن آن هستید، خلاصه‌ای از ۸ کتاب فوق‌العاده را که در زمینه بافکر غذا خوردن، به رشته تحری درآمده‌اند، در اختیار شما قرار می‌دهد.

۲) فقط تمرکز داشته باشید

تمرکز داشتن و آگاه بودن در همه زمینه‌های زندگی، به شما در اصلاح عادات غذایی‌تان کمک خواهد کرد. اگر هنوز برای تغییر نوع غذایی که می‌خورید، آمادگی ندارید، این روش، بهترین شیوه برای کمک به شماست. با در لحظه حال بودن شروع کنید و تلفن همراه خودتان را کنار بگذارید. تمام حواس خود را به کاری که در حال انجام آن هستید، بدهید و در یک لحظه در حال انجام چندین کار نباشید. وقتی که برای تغییر عادات غذایی خود آمادگی پیدا کردید، تمرینات بیشتری نیز در زمینه نحوه حضور در لحظه را خواهید آموخت. برخی از افراد، خیلی راحت کل غذای داخل بشقاب خود را می‌خورند، بدون اینکه مزه حتی یک لقمه از آن را فهمیده باشند زیرا بدون دقت و تمرکز، غذا میل می‌کنند.

۳) ۴ اصل خردمندانه:

تمام جنبه‌های تمرکز فکر را مد نظر قرار بدهید. وقتی که در حال خوردن غذا هستید، از خودتان این سؤالات را بپرسید:

– ذهن:

آیا من هر لقمه از غذایی را که در حال خوردن آن هستم، مزه می‌کنم و یا توجهی به مزه آن ندارم و کاملاً حواس‌پرت هستم؟

– بدن:

بدن من قبل و بعد از خوردن غذا، چه حسی دارد؟ آیا حس کمبود انرژی دارم؟ آیا معده من ناراحت است؟ آیا احساس سیری می‌کنم؟ آیا هنوز گرسنه‌ام؟

– احساسات:

چه حسی نسبت به این غذا دارم؟ حس گناه؟ حس خوشایند؟ حس لذت؟ یأس و ناامیدی؟ پشیمانی؟

– افکار:

این غذا، چه افکاری را به ذهن می‌آورد؟ خاطرات؟ باورها؟ افسانه‌ها، ترس‌ها؟

ما باید این مطلب را که رژیم گرفتن، چاره کار نیست، بیشتر و بیشتر نشر بدهیم. به جای رژیم گرفتن باید از بافکر غذا خوردن کمک بگیریم زیرا این کار، کلید اصلاح تمام الگوهای ناسالم غذایی است. بخورید، بیاشامید و بیاندیشید!

شاید این مطالب را هم بپسندید