از کمک خواستن نترسید
روانشناسان کشف کردهاند که افرادی که قبل از غذا دعا میکنند کمتر غذا میخورند.
حالا معتقدم که دین هر فرد – یا بیدینی او – به خودش مربوط است نه من. اما این مطالعه در مورد دعا کردن به بررسی ایمان یا عقاید افراد نپرداخته است.
تسلیم شدن
در ۱ ژانویهی ۲۰۱۲، ۶/۲ میلیون نفر رژیمی را شروع کردند اما ۵ روز بعد مطالعات نشان دادند که ۹۲ درصد در برابر پرخوری احساسی تسلیم شدهاند
البته خود کلمهی دعا به ظاهر ارتباطی ناگسستنی با دین دارد. اما در سطح پایه دعا یعنی کمک خواستن از منبعی خارج از ذهن آگاهتان.
مردم در برابر خدایان مختلف، قدیسان، رهبران، ستارگان، بتها یا نیاکان خود دعا میکنند.
در برابر هر که دعا کنند درخواستهای مشابهی دارند: لطفاً علاوه بر آنچه خودم میتوانم به دست بیاورم به من کمک بیشتری کن.
بنابراین به بررسی تحقیقی پرداختم که در مورد دعا انجام شده و ساختار پایهاش را آزمایش کردم. این ساختار عبارت است از درخواست کمک از منشأی ورای ذهن آگاه فرد. کشف کردم که حتی اگر ندانید چه کسی را مخاطب قرار دادهاید باز هم نتیجه میدهد.
اگر قبل از غذا از کسی یا چیزی ورای خویشتن آگاه خود در خواست کمک کنید تا بتوانید با آگاهی غذا بخورید، از غذایتان لذت ببرید و وقتی سیر شدید دست از خوردن بردارید موفقتر خواهید بود.
امتحانش کنید. هر بار که غذا میخورید درست قبل از آن که غذا را در دهانتان بگذارید دعا کنید که با آگاهی غذا بخورید.
وقتی به این کار عادت کنید به تدریج آرامش پیدا میکنید.
این به نوبهی خود به شما کمک میکند آرامتر غذا بخورید و باعث میشود هم از غذایتان بیشتر لذت ببرید و هم وقتی سیر شدید دست از غذا خوردن بردارید.
و در نهایت…
غذا خوردن احساسی باعث میشود غذاهایی بخورید که به آنها نیاز ندارید آن هم در زمانی که گرسنه نیستید.
غذا خوردن احساسی بنا به تعریف ارتباطی تصادفی با نیازهای تغذیهی واقعی بدنتان دارد و باعث میشود غذاهایی بخورید که به آنها نیازی ندارید آن هم در زمانی که گرسنه نیستید.
وقتی الگوی غذا خوردنتان نامنظم است بیشتر احتمال دارد که میان وعدههایی بخورید که به آنها نیاز ندارید و این باعث سردرگمی بدنتان میشود.
بنابراین پیشنهاد میکنم که کمی آزمایش کنید و ببینید آیا میتوانید برنامهی روتینی برای غذا خوردنتان تعیین کنید که مناسب بدنتان است.
این برنامه میتواند سه وعدهی غذایی در روز باشد اما لزوماً نباید این طور باشد.
مثلاً عدهای وعدههای غذایی زیاد اما به میزان کم میخورند. عدهی دیگری یک وعدهی بزرگ و یک وعدهی کوچک میخورند.
تغییر در سبک زندگی باعث شده خانوادهها به ندرت بنشینند و در یک زمان با هم غذا بخورند. به علاوه عدهی زیادی هستند که تنها زندگی میکنند و زیاد بیرون غذا میخورند.
بسیاری مجبورند غذا خوردن را در برنامهی کاری و درسی شلوغشان و همچنین تفریحات و تعهداتشان بگنجانند و در نتیجه زمان غذا خوردنشان مدام در حال تغییر است.
من مادرانی را در سمینارها میبینم که واقعاً تلاش میکنند فرزندانشان وعدههای غذایی منظم و سالم داشته باشند اما خودشان هیچ وقت نمینشینند تا در آرامش غذاهای مناسب بخورند.
اغلب تنها کمی از بشقاب فرزندانشان غذا برمیدارند و میخورند. فرزندانشان خوب تغذیه میشوند اما رژیم غذایی مادران مناسب نیست و در نهایت چاق میشوند.
یک مشکل دیگر هم در بین افراد رواج دارد. با این که در اطرافمان تبلیغات، رستورانها، غذاهای خیابانی، فروشگاهها و تهیه غذاها فراوان است – همهی اینها پیوسته در تلاشند به ما غذا بفروشند – خوب غذا خوردن دارد سختتر و سختتر میشود. گزینهها بیش از حد زیادند.
اگر دوباره کنترل غذا خوردنتان را به دست بگیرید دیگر قربانی تبلیغات شرکتی نمیشوید.
شاید کمتر از قبل خوب غذا بخورید اما میتوانید از هر لقمهای که میخورید لذت ببرید.
البته اگر سالها بدون فکر غذا خورده باشید ترک عادت برایتان مشکل خواهد بود.
اگر به کمک بیشتر نیاز دارید کتاب جدید من یک سی دی دارد. در این سی دی بخشی هست با عنوان «وقتی غذا میخورید گوش کنید». توصیه میکنم حداقل روزی یک بار به آن گوش دهید.
هرگاه احساس طمع کردید این ورزش ساده را انجام دهید
در آغاز شاید کنار آمدن با احساساتی که باعث میشوند پرخوری احساسی بکنید دشوار باشد.
مایلم که یک حرکت ورزشی بسیار مؤثر را به شما نشان بدهم که باعث میشود توجهتان دوباره به بدنتان معطوف شود.
هر اتفاقی که دارد میافتد، هر حسی که دارید، این ورزش راهی است برای این که دست نگه دارید و تجدید قوا کنید.
این ورزش به شما کمک میکند تجربهی احساسیتان را کند کنید و بتوانید منطقیتر احساساتتان را بررسی کنید.
در ابتدا شاید کنار گذاشتن احساساتی که باعث میشدند پرخوری احساسی کنید سخت باشد.
اما این ورزش توجهتان را دوباره متمرکز میکند تا بتوانید یک به یک آنها را حل و فصل کنید.
به مدت یک هفته هر روز این ورزش را انجام دهید و بعد از یک هفته هر وقت که دوست داشتید آن را انجام دهید. اگر هر وقت حس کردید تمایل دارید پرخوری کنید آن را انجام دهید نتیجهی خوبی میگیرید.
۱) روی یک صندلی بنشینید و پاهایتان را صاف روی زمین بگذارید.
۲) به پاهایتان توجه کنید. کفش، جوراب یا هر چه که به پا دارید را حس کنید. پاشنهی پایتان را روی زمین حس کنید. به احساسی که در انگشتان پا دارید توجه کنید. کل پاهایتان را حس کنید.
۳) حالا با خودتان عدد یک را بشمارید، دم عمیقی انجام دهید و این آگاهی را روی زانوانتان ببرید. به مچ پا و ساق پا و زانوانتان توجه کنید تا از ساق پایینی پای خود کاملاً آگاهی داشته باشید. همچنان به تنفس عادی ادامه دهید.
۴) وقتی آماده شدید با خودتان عدد دو را بشمارید و با یک دم عمیق توجهتان را بالا بیاورید و روی کمرتان متمرکز کنید. به ساق پا، ران و باسنتان که روی صندلی قرار گرفته توجه کنید. به تنفس عادی ادامه دهید. شاید آگاهیتان بالا بیاید و به درونتان معطوف شود یا به استخوانها و بیرون بدن برود. در هر حال مشکلی نیست.
۵) دفعهی بعد عدد سه را با خود بشمارید و این بار دم عمیقتری انجام دهید. این آگاهی را بالا و به سمت شانههایتان ببرید. شاید در یک عضو از بدن آگاهی بیشتری داشته باشید. مشکلی نیست. بگذارید آگاهیتان کل بدنتان را فرابگیرد. به تنفس عادی ادامه دهید.
۶) بعد عدد چهار را بشمارید و یک دم عمیق دیگر انجام دهید. آگاهیتان را بالا ببرید و روی گردن، چانه، گونهها، گوشها و ابروها و بالای سرتان ببرید. به تنفس عادی ادامه دهید و آرامش را در تمام بدنتان حس کنید. شاید در برخی از اندامها احساس گرفتگی داشته باشید. فقط اجازه دهید آگاهیتان در این اندامها منتشر شود و به همهی بدنتان برسد.
۷) سپس با عدد پنج نفس عمیقتری بکشید، آگاهیتان را از بالای سر دو برابر کنید و به سمت شانهها هدایت کنید. بگذارید این آگاهی از پیشانی، سر، صورت و گردنتان بگذرد و به شانهها برسد.
۸) بعد با عدد شش و بازدمی عمیقتر آگاهی را دو برابر کرده و به سمت کمر هدایت کنید، مانند موجی که از بالا تنه میگذرد و به بازوها و سپس انگشتان دست و کمر میرسد. به تنفس عادی ادامه دهید.
۹) با عدد هفت و باز هم بازدمی عمیقتر توجهتان را دو برابر کرده و روی زانوهایتان متمرکز کنید و در جهت رانها و زانوانتان هدایت کنید.
۱۰) در نهایت با عدد هشت و باز هم بازدمی عمیقتر، توجهتان را دو برابر کرده و روی پایتان به ساق پا و مچ پا و انگشتان و کف پا هدایت کنید.
۱۱) مدتی بنشینید و به حس کل بدنتان آن طور که هست توجه کنید.