تجربه سیبیتایی

کاهش وزن با ترک عادت‌های نادرست

درود به سیبیتایی‌های عزیز:
این هفته چهارمین هفته‌ای است که با سیبیتای عزیزم آشنا شدم. همیشه فکر می‌کردم ترک عادت‌ها چقدر می‌تونه کار مشکلی باشه اما با سیبیتا تونستم در 4هفته عالی کلی از عادت‌های اشتباهم را کنار بذارم و به جاش بهترین‌ها را جایگزین کنم و نمی‌تونم بگم چقدر خوشحالم از اینکه با خودم مهربان‌ترم. سابق بر این همیشه میان‌وعده‌های ناسالم‌تری را امتحان می‌کردم اما این هفته با جایگزین کردن میان‌وعده های سالم‌ وخیلی خیلی خوشمزه‌تر، 2.200 کیلو کم کردم بدون اینکه حتی کوچکترین سختی‌ای را متحمل بشم و هروقت می‌خوام غذا یا میان‌وعده ناسالم‌تری بخورم به خودم نمیگم: نخورش چاق میشی، به خودم میگم: با خودت مهربان باش و برای بدنت و سلامتیت ارزش قائل بشو.
امیدوارم همه مثل من این خوشحالی را تجربه کنن.

فهیمه سیبیتایی

کاهش وزن با ترک عادت‌های نادرست بیشتر بخوانید »

تجربه سیری با کم خوردن صحیح

در یک روز گرم تابستانی و در جلسه‌ی کاری که تا ساعت 2 طول کشید و من گرسنه‌ی گرسنه بوی غذا هم که توی سالن پیچیده بود. من خوشبختانه سر میز جلسه نشسته بودم و حدود 40 نفر از افراد مهم دور میز نشسته بودند. یک دیس غذا شامل یک سیخ کباب و جوجه و پلوی چرب روبه‌روی من بود، اگر دفعه‌ی قبل بود شاید یک دیس غذا را می‌خوردم ولی در حالیکه همه‌ی کسانی که بعد از من غذا را براشون آوردند  سالن جلسه را ترک کردند و اغلب‌شون بیشتر غذاشون را خورده بودند ولی من کمتر از نصف غذام را خورده بودم درحالیکه سیر بودم و غذام هنوز تموم نشده‌بود.
از سیبیتا ممنونم که به من درست غذا خوردن را یاد داد.

حمیده سیبیتایی

تجربه سیری با کم خوردن صحیح بیشتر بخوانید »

وقتی خودت سیبیتایی هستی و همسرت لاغر می‌شود!

ویدا هستم، از تجربه سیبیتایی نگم براتون که یکی از یکی بهتر و دلنشین‌تر.
اما این‌بار می‌خوام از یک تجربه‌ای بگم که به جای اینکه تاثیر روی من بزاره روی اطرافیان من گذاشته.
همسر من مشکل تنگی کانال عصبی دارن که مادرزادی هستش، متاسفانه در همون ناحیه دچار بیرون زدگی دیسک هم شدن، مجبور به استراحت دو هفته‌ای در منزل شدن. چند روز قبل از شروع استراحت وقتی برای ام‌آر‌آی رفتیم. همسر من 104 کیلو بودن، که به دلیل قد بلند قبول کردن از دستگاه معمولی استفاده کنن، اما نکته جالب اینجا بود که بعد از دو هفته استراحت، به دلیل اینکه هم‌غذای هم در یک سفره بودیم، دارای نظم غذایی شدن، شروع به استفاده از سالاد در بشقاب خود کردن و کمی هم آرام‌تر غذا خوردن.
این تنها تکه‌ای از آموزه‌های سیبیتا بود که به فراخور شرایط همسر من ازشون استفاده کرد و نتیجه شگفتش کم کردن حدود 6 کیلوگرم بود.

ویدا سیبیتایی

وقتی خودت سیبیتایی هستی و همسرت لاغر می‌شود! بیشتر بخوانید »

زندگی سالم دوباره تو را صدا می‌زند!

چند وقتی بود از مدار سیبیتا دور مانده بودم، از کام خوردن و مهربانی با خود، از سرزنش نکردن خودم، از تجسم خودم در شکل دلخواه، از بشقاب سالم و…
آمدم که دوباره خودم را در مدار سیبیتا قرار دهم و کنار همه‌ی سیبیتایی‌ها، همراه و هم‌مقصدشان به سبک زندگی سالم گام بردارم.
هر روز صبح به عشق نامه‌های روزانه از خواب بیدار شدن و بشقاب سالم چیدن برای خودم و شروع روزهایی که با خودم مهربانم روزهایی که در مدار سیبیتا هستم.

ریما سیبیتایی

زندگی سالم دوباره تو را صدا می‌زند! بیشتر بخوانید »

چگونه تغییر نگرش به من کمک کرد لاغر شوم

این بار با تفکر بیشتری به آموزه‌های سیبیتا دقّت کردم:
کام خوردم: چون از آن لذّت بردم و به مرور زمان کم خوردن حاصل شد.
آب خوردم: چون از قطره قطره آن روشنایی و زلالی و پاکی و آرامش به وجودم منتقل شد.
درجه سیری گویی به من می‌گفت که تا چه زمانی صدای غذا‌ها را می‌توانم واضح بشنوم.
تحرک و پیاده‌روی، حس پویایی وفعالیت زیاد را در من زنده کرد و با تمامی این راهکار‌ها احساس می‌کنم قدر زندگیم را بیشتر می‌دانم و دارم از آن لذت بیشتری می‌برم.

نیلوفر سیبیتایی

چگونه تغییر نگرش به من کمک کرد لاغر شوم بیشتر بخوانید »

یاد گرفتن و یاد دادن

خوشحالم که به دوستانم بگم در طول سه ماه به کمک سیبیتا تونستم ده کیلو و چهارصد گرم از وزنم کم کنم.
می‌خوام دو تا مطلب رو با شما در میون بگذارم که اولیش تجربه شیرین اولین خرید لباسم بعد از شروع برنامه کاهش وزن بود. مدتهاست که لباس‌هام به تنم گشاد شده ولی اونقدر از این مسئله لذت می‌بردم که اقدام به خرید نمی‌کردم و مدام لباس‌های قدیمی‌تر و تنگ‌ترم رو که دیگه تنم نمی‌رفت بیرون آورده و از این که اندازه‌ام شدن یا حتی گشاد هستند لذت می‌بردم. تا این که بالاخره تصمیم گرفتم به خرید برم و فکر کنید که چه حالی داشتم وقتی فهمیدم که چهار سایز کم کرده‌ام. برای اولین بار بود که از فروشنده تقاضای سایز کوچک‌تر می‌کردم اونم نه یک سایز بلکه چهار سایز. امیدوارم همه‌تون این لحظه‌ها رو درک کنید چون خیلی لذتبخشه.
اما مسئله دوم انتقال دادن انرژی‌های مثبت به دیگرانه. من هم مثل بیشتر شماها در شروع برنامه با هیچکس حتی خواهرم صحبت نکرده بودم و فکر می‌کردم اگه کسی ندونه بهتره. ولی به مرور زمان و با دریافت انرژی‌های مثبت اطرافیان که مدام بهم می‌گفتن چقدر لاغر شدی! چقدر پوستت خوب شده! و… تصمیم گرفتم من هم به اطرافم و اطرافیانم انرژی مثبت بدم و شروع کردم به بیان چیزهایی که این مدت در سیبیتا یاد گرفته بودم. از فواید آب خوردن گرفته تا استفاده از سالاد و سبزیجات و با گفتن این مطالب علاوه بر این که مروری می‌شد در ذهن خودم احساس مفید بودن می‌کردم وقتی می‌دیدم اطرافیانم هم دارند به کارهایی که من می‌کنم علاقه‌مند می‌شن و با دقت روال تغذیه منو دنبال می‌کنند. فکر نکنید که با این کار فقط شما هستید که به دیگرتان چیزی یاد می‌دید و خودتون هیچ چیزی عایدتون نمی‌شه. اتفاقاً برعکس، سرشار از انرژی می‌شید و شاید چیزهایی عایدتون بشه که حتی فکرشم نمی‌کنید. یه مثال جالبش در مورد خود من بود. ما معمولاً ناهار رو با سه تا از همکارا می‌خوریم. یکی از اونها که کمی هم اضافه‌وزن داره خیلی دوست داشت که وزنش رو کم کنه و مدام پیگیر کاهش وزن من هست. خلاصه این که من مدام تشویقش می‌کردم به این که همین نکات ساده‌ای که من رعایت می‌کنم رو کم‌کم رعایت کنه و مطمئن باشه که نتیجه می‌گیره. اما اون خیلی تمایلی نشون نمی‌داد و می‌گفت می‌دونم نتیجه نمی‌ده و فکر نمی‌کنم بشه و… (از همون افکار منفی که همه‌مون قبل از آشنایی با سیبیتا داشتیم) خلاصه سماجت من بالاخره نتیجه داد و همکارم تصمیم گرفت که آب خوردن رو شروع کنه و همراه غذاش سالاد بخوره. جالب این بود که این اتفاق درست روزی افتاد که من فرصت درست کردن سالاد رو نداشتم و از صبح ناراحت بودم که حالا چطوری بدون سالاد ناهار بخورم!
تصور کنید وقتی سر میز ناهار ظرف سالاد رو دیدم که همکارم از کیسه‌اش درآورد و گفت من از امروز می‌خوام به توصیه‌هات عمل کنم چه حالی داشتم! (قبلاً اینجور موقع‌ها می‌گفتم کاش از خدا چیز دیگه‌ای خواسته بودم ولی الآن می‌گم خدایا ازت ممنونم که زود صدامو شنیدی)
اگر می‌خواهید احساس خوشبختی کنید برای خوشبختی دیگران تلاش کنید.
من تا امروز سه نفر از دوستانم رو به سیبیتا آوردم و به چهار نفر از نزدیکانم مطالب سیبیتا رو آموزش می‌دم و از تغییر روحیه و عادات اونها خیلی خوشحالم.

رویا سیبیتایی

یاد گرفتن و یاد دادن بیشتر بخوانید »

تغییر فکر تغییر زندگی

من خیلی وقت‌ها سعی می‌کردم با خوردن خوشحال باشم ولی حالا با سیبیتا دیگه اینطوری نیستم. ضمناً خوبه بدونید که من به دلیل ناراحتی‌های زیادی که توی زندگی داشتم، مرگ عزیزان مثل پدر، برادر و خواهر در تصادف و جوانمرگ شدن اونها خیلی صدمه روحی خوردم و حدود چهار سال بود که حتی ساده‌ترین کارهای خودم رو کسی برام انجام می‌داد ولی الان با سیبیتا انرژی‌ام زیاد شده و همه کارهام رو خودم می‌کنم و از این موضوع خیلی خوشحالم و حس خوبی دارم و با این که این ماه دو کیلو وزن کم کردم ولی خیلی خوشحال‌تر از زمانی هستم که در هفته سه کیلو وزن کم کردم چون فکرم عوض شده و زندگی‌ام داره کم‌کم عوض می‌شه.

پروانه سیبیتایی

تغییر فکر تغییر زندگی بیشتر بخوانید »

۲۱ کیلو کاهش وزن

من با کمک سیبیتا بعد از هشت ماه، بیست و یک کیلوگرم وزن کم کردم و توانستم از دریچه جدیدی به دنیا و زندگی نگاه کنم. سیبیتا باعث شد تجربه‌های نوینی در زندگی به دست بیاورم و بتوانم راحت‌تر زندگی کنم. من الان فکر می‌کنم کاهش وزن یکی از راحت‌ترین کارهاست، البته با کمک سیبیتا.

محمد سیبیتایی

۲۱ کیلو کاهش وزن بیشتر بخوانید »

برنامه لاغری و اعتماد به نفس

از زمان آشناییم با برنامه لاغری سیبیتا اهداف بهتری برای خودم تعریف کرده‌ام و آموزش‌های سیبیتا برای من فقط در جنبه غذا خوردن نبوده است. احساس اعتماد به نفس مرا بیشتر کرده است و به خودباوری بیشتری رسیده‌ام.

بتول سیبیتایی

برنامه لاغری و اعتماد به نفس بیشتر بخوانید »

شیرینی خامه‌ای

من پیش از این وقتی شیرینی خامه‌ای وارد خانه می‌شد، در طول روز آنقدر می‌خوردم تا تمام شود و گاهی علاوه بر شیرینی‌هایی که جلوی افراد خانواده‌ام خورده بودم، بدون آن که کسی ببیند دزدکی چند تا شیرینی خامه‌ای به اتاقم می‌بردم و می‌خوردم. اگر تا شب هم شیرینی بود، خوابم نمی‌برد مگر این که بروم و چند تا بخورم. با شروع این برنامه بدون احساس فشار و ناراحتی توانستم خود را با خوردن فقط دو تا شیرینی ارضاء کنم و حالا دیگر با عبور از جلوی شیرینی‌فروشی، عطر شیرینی مرا به هوس نمی‌اندازد.

منیژه سیبیتایی

شیرینی خامه‌ای بیشتر بخوانید »

پیمایش به بالا
مشترک گاهنامه سیبیتا شو
ایمیلت را وارد کن و دکمه اشتراک را بزن
خواندنی‌ها، دیدنی‌ها و شنیدنی‌های جذاب سیبیتایی
ثبت نامت انجام شد
منتظر شماره‌های بعدی گاهنامه سیبیتا باش