چگونه مثبت باشیم
سه قسمت: تمام تأثیرات منفی را از میان بردارید – خودتان را در میان تأثیرات مثبت جای دهید – مشکلات را شناسایی کنید و هدف تعیین کنید
تمام افکار، چه خوب و چه بد خلاقانه هستند و میتوانند تحقق پیدا کنند. به همین دلیل باید یاد بگیریم مثبتتر باشیم. محیط و تمام تجربیات زندگی، همه نتیجهی افکار غالب و از روی عادت هستند.
افکار منفی میتوانند به ما بگویند به چه چیزی باید توجه کنیم. بنابراین افکار منجر به کشف این میشوند که چه کاری باید انجام شود و میتوانیم برای انجام این کار مثبت یا منفی فکر کنیم. افراد زیادی نمیتوانند رویدادهای منفی را یک تجربهی یادگیری قلمداد کنند و همچنان احساس میکنند قربانی شدهاند و راه چارهای ندارند و در نهایت دیگران را بابت آنچه به سرشان آمده سرزنش میکنند.
بخش ۱ از ۳:
تمام تأثیرات منفی را از میان بردارید
۱) از تأثیرات منفی دوری کنید
حتی اگر از طرف یکی از اعضای خانواده یا دوستان نزدیکتان است. لزومی ندارد رفتار بد کسی را تحمل کنیم. از این تأثیرات دوری کنید تا به شما منتقل نشوند.
دوستانتان را با دقت انتخاب کنید. پدربزرگ حق داشت که وقتی داشتیم بزرگ میشدیم همیشه این را به ما میگفت. دوستان ما میتوانند تأثیر زیادی روی دید ما داشته باشند، هم تأثیر خوب و هم بد.
تنها کارهایی را انجام دهید که برایتان راحت است. اگر انجام کاری معذبتان میکند شاید باعث شود حس بد، گناه یا وادار شدن به آن کار را پیدا کنید. این تجربهی مثبتی نیست. یاد بگیرید به کارهایی که دوست ندارید انجام دهید نه بگویید.
۲) افکار منفی را با افکار مثبت جایگزین کنید
در هر موقعیتی به دنبال نکات مثبت باشید. میبینید که این کار مزایایی دارد. اگر این کار را به مدت طولانی انجام دهید برایتان عادت میشود و در بهبود مهارتهای تفکر مثبت تغییر بزرگی ایجاد میکند. بیش از این که بگویید: «من نمیتوانم» بگویید: «من میتوانم». فراموش نکنید، همه چیز میتواند در قالب مثبت قرار بگیرد، همیشه در تلاش برای این کار باشید.
حتی وقتی آنچه میخواهیم را به دست نمیآوریم تجربهی باارزشی کسب میکنیم. تجربیات اغلب بسیار ارزشمندتر از مادیات هستند. مادیات به تدریج از بین میروند، اما تجربیات با ما میمانند و در تمام طول زندگی رشد میکنند.
بیشتر موقعیتها هم جنبهی مثبت دارند و هم منفی. میتوانیم انتخاب کنیم که روی کدام جنبهها تمرکز کنیم. میتوانیم سعی کنیم وقتی منفیبافی میکنیم جلوی خومان را بگیریم و سعی کنیم خلاف آن فکر کنیم.
اگر نمیتوانید امور منفی را تغییر دهید نگرانی در مورد آنها هیچ فایدهای ندارد. برخی از بخشهای زندگی «ناعادلانه» هستند. دلیلش این است که زندگی همین است. اگر انرژی و شادیمان را روی مسائلی که نمیتوانیم تغییرشان دهیم تلف کنیم فقط خودمان را ناراحت کردهایم.
۳) لبخند بزنید
مطالعات بسیاری نشان دادهاند که حتی لبخند اجباری هم میتواند حال فرد را بهتر کند! همچنین میتوانیم با لبخند زدن به دیگران این حس مثبت را به آنها هم منتقل کنیم.
لبخند یک پاداش است نه ریسک. تنها ریسکی که با لبخند زدن میکنیم این است که به خودمان شادی بیشتری میبخشیم.
۴) درک کنید که همهی ما به زمانی برای انرژی گرفتن نیاز داریم و لیاقتش را هم داریم
اگر از رابطهی عاطفی بدی بیرون آمدهاید یا این که فقط به استراحتی کوتاه از این زندگی پرمشغله نیاز دارید نباید از این که استراحت کنید و انرژی بگیرید بترسید. در کنار دیگران بودن میتواند استرس ایجاد کند حتی کسانی که دوستشان داریم. مستقل بودن به ما کمک میکند دوباره بینشمان را به دست بیاوریم.
یک کار ساده که میتوانید برای انرژی گرفتن انجام دهید این است که به سفری کوتاه بروید. آیا همیشه دوست داشتهاید به کوهی که خارج از شهر است بروید؟ آیا دوست دارید رودخانهای را که به دریاچه میرسد ببینید؟ پیوستن به طبیعت بسیار آرامشبخش است.
بخش ۲ از ۳:
خودتان را در میان تأثیرات مثبت جای دهید
۱) از قانون جذب استفاده کنید
اعمال و افکار ما مثل آهنربا قطب مثبت و منفی دارند. اگر از تلاش برای رفع مشکلی اجتناب کنیم مشکل به همان ترتیب ادامه پیدا میکند یا حتی بدتر میشود. منفیبافی ما میتواند بر زندگیمان حاکم شود. اما هر چه مثبتاندیشتر باشیم فعالتر میشویم و به اهدافمان میرسیم و راهی برای پذیرفتن گزینههای مثبت پیدا میکنیم و این برایمان نتایج خوبی به دنبال خواهد داشت.
علاقه، علاقه میآورد. اگر کار خوبی برای دیگران انجام دهید به خصوص اگر غیر منتظره باشد، احتمال بیشتری هست که طرف مقابل لطف ما را جبران کند، شاید نه به صورت مستقیم اما برای فردی دیگر. در نهایت کارهای خیر – خواه مستقیم و خواه غیرمستقیم – به خودمان برمیگردند. بعضیها به آن کارما میگویند.
۲) خودتان را سرگرم فعالیتهای مثبت کنید
میتوانید با تماشای فیلم یا خرید با دوستان روزتان را به طریق مثبتی پر کنید. مثلاً تفریح و سرگرمی همیشه مثبت است. فیلم کمدی ما را به خنده میاندازد در حالی که فیلم غمگین باعث میشود گریه کنیم و/یا حس بدی پیدا کنیم. البته فیلمهای غمگین هم میتوانند به نحو زیبایی باعث تعالی شوند.
کارهایی را که دوست دارید انجام دهید. ساده به نظر میرسد اما گاهی انجامش سخت است. شاید سرتان خیلی شلوغ باشد بنابراین فعالیتهای مورد علاقهتان را وارد برنامهی روزانهتان کنید. مثلاً
موزیک: به ژانر مورد علاقهتان گوش کنید، مثل راک، پاپ و جاز.
مطالعه. مطالعه برایتان مفید است و میتواند به شما کمک کند درک کنید که شخصیتهای کتاب چگونه رفتار میکنند. به علاوه به شما اطلاعات جدید میدهد (اگر کتاب غیرداستانی بخوانید).
فعالیتهای خلاقانه مثل نقاشی، نوشتن، اوریگامی (هنر تا کردن کاغذ و درست کردن اشکال) و غیره.
ورزش و فعالیتهای ورزشی.
۳) با دوستانتان باشید
قدر کسانی را که در تمام شرایط زندگی – چه خوب و چه بد – در کنارتان بودهاند بدانید. کمکهایشان را به خودتان یادآوری کنید تا مثبتتر شوید و در این راه شاید خودتان هم بتوانید به آنها کمک کنید. دوستان در شرایط خوب و بد زندگی به یکدیگر کمک میکنند. در مورد آنها احساسات مثبت داشته باشید و از این که دوستان خوبی دارید شکرگزار باشید.
۴) تصور و تلاشتان را روی این متمرکز کنید که فرد جدید و مثبتی بشوید
اگر ذهنتان را روی تغییر افکارتان متمرکز کنید صورت دادن این تغییر برایتان راحتتر میشود. همیشه نمیتوانیم اتفاقاتی را که در زندگیمان میافتند کنترل کنیم اما میتوانیم با تلاش افکارمان را کنترل کنیم.
۵) یک نقل قول یا ضربالمثل خوشبینانه پیدا کنید و آن را در کیف پول یا جیبتان بگذارید
وقتی کمی نامطمئن یا ضعیف میشوید به آن رجوع کنید. چند نقل قول معروف که میتوانید از آنها شروع کنید:
«به خاطر این که تمام شد گریه نکن، به خاطر این که اتفاق افتاد لبخند بزن». دکتر سئوس
«چقدر عالی است که هیچکس لازم نیست برای شروع به بهتر کردن دنیا حتی یک لحظه درنگ کند». آن فرانک
«خوشبینها معتقدند که ما داریم در بهترین جهان ممکن زندگی میکنیم و بدبینها از این میترسند که این عقیده درست باشد». جیمز برنچ کیبل
۶) تصور کنید که خودتان فرد مثبتی هستید و زندگی را دوست دارید
تنها چیزی که بین ما و تمایلمان به خوشبختی قرار میگیرد یک حقیقت واحد است: به خاطر طرز فکرمان خوشبخت نیستیم. این حقیقت کوچک مانع رسیدن بسیاری از افراد به هدفشان یعنی خوشبختی میشود. اگر مدام با خودتان فکر کنید: «زندگی من افتضاح است!» زندگی واقعاً هم بد میشود.
۷) از درون زندگی را خلق کنید
اگر خواهان موفقیت بیشتر هستید روی موفقیتهایی که تا به حال کسب کردهاید تمرکز کنید. اگر عشق بیشتر میخواهید روی کسانی تمرکز کنید که دوستتان دارند و تمام عشقی که میتوانید به دیگران بورزید. اگر میخواهید سالمتر باشید روی سلامتی فعلیتان تمرکز کنید و غیره.
خودتان را به خاطر مسائل کوچک اذیت نکنید. همه در زندگی با مسائلی مواجه میشوند که در آن لحظه مهم به نظر میرسند اما اگر از بیرون به قضیه نگاه کنیم خیلی هم مهم نیستند. مهمترین چیزها در زندگی اکثر افراد کدامند؟
سلامت و امنیت
دوستان و خانواده
عشق
خوشبختی
چیزهایی که گاهی به اشتباه مهم قلمداد میکنیم:
پول
مادیات
شهرت
برتری
بخش ۳ از ۳:
مشکلات را شناسایی کنید و هدف تعیین کنید
۱) این را بپذیرید که مشکلات وجود دارند
اگر نتوانیم مشکلات را پیدا کنیم نمیتوانیم طرز فکرمان را عوض کنیم. اگر منفی یا بیتحرک بودهاید این را بپذیرید. بدین ترتیب راحتتر میتوانید مثبت شوید!
۲) هدف داشته باشید
اهداف بینش مثبتتری در مورد زندگی به ما میدهند. کسانی که از زندگی خسته شدهاند و حس میکنند در شرایط بدی گرفتارند معمولاً افسرده هستند. هدفگذاری به شما کمک میکند پیش بروید.
اول اهداف کوچک برای خودتان تعیین کنید. از همان ابتدا اهداف بیش از حد بزرگ برای خودتان نگذارید. اگر آهسته و پیوسته پیش بروید پیروز میشوید.
۳) بازخور بخواهید
مهم نیست از چه کسی بپرسید، مادامی که طرف مطلع باشد. از والدین، دوستان یا متخصصان یک رشته بپرسید. بازخور به ما بینش متفاوتی میدهد. بدین ترتیب میتوانیم از چند دیدگاه برخوردار شویم نه فقط دیدگاه خودمان.
۴) از شکست نترسید
فرانکلین دی.روزولت گفته تنها چیزی که باید از آن بترسیم خود ترس است. زمین میخوریم و اشتباه میکنیم. مهم این است که دوباره روی پایمان بایستیم. اگر انتظار داشته باشید که موفق شوید و از شکست نترسید مثبت میمانید.
توصیه
وقتی حس میکنید دارید از پا درمیآیید نفس عمیقی بکشید، تا ۱۰ بشمارید، آب بنوشید و لبخند بزنید. حتی اگر این لبخند از روی اجبار باشد باز هم لبخند است و حالتان را بهتر میکند. روی امور مثبت تمرکز کنید.
وقتی منفی میشوید به این امر توجه کنید و افکارتان را مثبت کنید. باید خودتان را اصلاح کنید تا حالتان بهتر شود.
هر روز صبح در آینه نگاه کنید و در مورد پنج خصوصیت خوبی که دارید فکر کنید.
تسلیم نشوید. با پشتکار عادات خوب جای عادات بد را میگیرند.
دیگران را تشویق کنید. وقتی سعی دارید به کسی روحیه بدهید بدبین شدن سخت میشود.
با ورزش گردش خون در بدنتان را بیشتر کنید تا انرژی بیشتری بگیرید. وقتی انرژی داریم مثبت فکر میکنیم.
در مورد این که چه میخواهید فکر کنید (یعنی هدفتان) نه این که چه چیزی را نمیخواهید (یعنی نگرانی). فعالیتهایی که بر اساس اهداف هستند به تفکر مثبت نیاز دارند.
به غریبهها لبخند بزنید. شاید این کار به نظرتان عجیب بیاید اما واقعاً باعث میشود مثبتتر و شادتر باشید. شاید حتی روز طرف مقابل را هم زیباتر کنید.
جملات مثبتی را پیدا کنید و مدام آنها را تکرار کنید. از چنین جملاتی استفاده کنید: «من فرد بسیار مثبتی هستم»، «اگر فکرم را روی کاری متمرکز کنم حتماً میتوانم آن کار را انجام دهم» و « من میتوانم».
تفکر مثبت را به دلایل هدفدار پرورش دهید: برای ارتقای کیفیت زندگی خودتان و دیگران.
داوطلب شوید. کمک به دیگران باعث میشود دید مثبتتری نسبت به زندگی داشته باشید.
اگر اطرافتان پر از افکار منفی باشد شما هم منفیباف میشوید. اگر با افراد مثبتنگر وقت بگذرانید شما هم مثل آنها میشوید!
به یاد داشته باشید که ما افکارمان را کنترل میکنیم. اگر منفی فکر کنیم همیشه میتوانیم افکارمان را با افکار مثبت جایگزین کنیم.
لیوان را پر و در حال لبریز شدن ببینید!
بدانید که همه چیز بستگی به ذهن شما دارد. ما هستیم که در مورد اعمال و انتخابهایمان تصمیم میگیریم – چه با افکار مثبتمان و چه با افکار منفی. اگر همیشه منفی فکر کنید همیشه منفیباف خواهید ماند.
یک جعبه «درخشان» تهیه کنید. کارتها و نامههایی را که از دوستان و اقوام گرفتهاید در آن بگذارید. وقتی غمگین هستید جعبه را باز کنید و به خودتان یادآوری کنید که کسانی هستند که دوستتان دارند. وقتی میدانید وجودتان باعث شادی کسی میشود غمگین شدن کار سختتری است.
مدیتیشن کنید. این ذهنتان را قوی میکند و شما را پر از ایدههای مثبت.
پیشرفت هم خودش یک موفقیت است. اگر از رویدادها برداشت مثبتی داشته باشید دیگر هیچ هدفی نیست که نتوانید برای رسیدن به آن پیشرفت کنید. اهدافی که برایشان تلاش میکنیم قدرتمند هستند.
زندگی یعنی آزادی.
این دستورالعملها را چاپ کنید و هر از چند گاهی به آنها رجوع کنید.