اولین مراجع امروز صبح آقای ع بودند. مثل همیشه سروقت و مرتب آمده بودند و یک و نیم کیلو کاهش وزن داشتند، اما ناراضی بودند و احساس میکردند باید بیشتر از اینها باشد.
مرتب میگفتند من یک برنامه شش ماهه بستم که هر ماه پنج کیلو وزن کم کنم و الان از این برنامه عقب هستم.
البته نکته جالب و بسیار قشنگ صحبتهاشون این بود که مرتباً تاکید میکردند: میدانم هیچ کس مقصر نیست و من خودم مسئول کارهایم هستم.
وقتی ایشان این صحبتها را میکردند در دل احساس غرور خوبی نسبت به سیبیتا داشتم و جداً و عمیقاً این همه آگاهی را تحسین میکردم، خوشحال بودم که دوستان خوب ما تا این درجات عالی در دروننگری و بهتر زیستن پیش رفتهاند.
وقتی خوب تمام صحبتها، گلایهها و قدردانیها تمام شد، سکوتم را شکستم و ابتدا تمام نقاط مثبت و عالی و آگاهانه صحبتهاشان را تحسین کردم، سپس گفتم:
آقای ع عزیز، آیا شما از بدنتان پرسیدهاید که مایل است هر ماه پنج کیلو کم کند یا خیر؟
ایشان کلی متعجب شدند، توضیح دادم بدن ما هم شعور و شخصیت دارد و باید طبق میل و سلامت آن وزن کم کنیم، ضمن این که طبق تجربههای خودتان، هر بار کاهش وزن سریعی داشتهاید خیلی سریع برگشته است.
آیا مایلید چند ماه دیگر دوباره برای لاغری به ما یا دیگران مراجعه کنید؟
ایشان بعد از کمی فکر گفتند: نه… میخواهم لذت ببرم، لاغر شوم و لاغر بمانم.
گفتم: پس لطفاً صبور باشید، هر آنچه به راحتی به دست میآید، به راحتی هم از دست میرود.
هر هدف مهمی بهایی دارد، بهای کاهش وزن را بپردازید، صبوری کنید و لذت ببرید!
روانشناس سیبیتا