قصه سیبیتا

سیبیتا در نظر من:
س: سلامتی
ی: یادگیری اصول صحیح تغذیه
ب: باور داشتن خود و توانایی‌های خود
ی: یک نگاه متفاوت به زندگی
ت: تقویت ذهن و جسم
ا: اعتماد به نفس
حدود ۳ ماه است که من با دوستان عزیزم در سیبیتا آشنا شدم و از این بابت به خود می‌بالم، چرا که زندگی من را کلا دگرگون ساخته‌اند. منظورم از دگرگونی، کنار گذاشتن عادات بد در زمینه تغذیه جسم و روح و در عوض جایگزین نمودن اصول صحیح غذا خوردن و اهمیت دادن به سلامت روان است. و از این رو خود را یک آدم موفق می‌دانم و مدیون سیبیتا. که دوست دارم در اینجا به گوشه‌ای از این موفقیت‌ها اشاره کنم:
۱- پیش از این به خوردن آب اهمیت نمی‌دادم و در شبانه‌روز حتی یک لیوان آب هم نمی‌نوشیدم، غافل از اینکه خوردن آب علاوه بر شاداب نگه داشتن پوست در لاغر شدن نیز تاثیر می‌گذارد. ولی در حال حاضر بعد از بیدار شدن از خواب یک لیوان آب می‌خورم، حتی هنگام بیرون رفتن هم با خودم یک بطری آب می‌برم. بی‌دلیل نیست که مایه حیات نامیدندش.
۲- پیش از این برای رفتن به بیرون از خانه، ورزش و پیاده‌روی تمایلی نداشتم و بیشتر وقتم را به تماشای تلویزیون و نشستن پشت کامپیو‌تر می‌گذراندم، حتی برای تهیه مواد غذایی روزمره به سوپرمارکت سر کوچه تلفن می‌زدم. ولی در حال حاضر سیبیتا آنچنان انگیزه‌ای در من به وجود آورده که به هر بهانه‌ای از خانه بیرون می‌روم و علاوه بر استفاده از هوای آزاد، هم پیاده‌روی می‌کنم و هم خریدم را. و مهم‌تر از همه تاثیری است که بر خانواده گذاشتم طوری که روزهای جمعه صبح زود اعضای خانواده را با انرژی از خواب بیدار کرده و به پارک می‌رویم و صبحانه مختصری هم با خود می‌بریم و بعد از ورزش و پیاده روی و البته خوردن صبحانه با انرژی مضاعف بر می‌گردیم. رفتن به استخر نیز جزو علایق من بود ولی همیشه تنبلی می‌کردم و انگیزه‌ای نداشتم، این انگیزه را سیبیتا به وجود آورد.
۳- پیش از این به سلامت جسم توجه نداشتم، همین که چیزی بخورم که گرسنگی‌ام برطرف شود، برایم کافی بود. خوردن لبنیات پرچرب برایم بسیار لذت‌بخش بود طوری که حتی حاضر بودم غذا نخورم و آن ماست پرچرب را با نان بخورم و یا خوردن فست‌فود‌ها که هفته‌ای یک بار را حداقل داشتیم و همینطور مصرف کم سبزیجات در برنامه غذایی روزانه. ولی در حال حاضر حتی به تنقلاتی هم که می‌خورم اهمیت می‌دهم که مبادا سلامتم را به خطر بیاندازند. وقت بیشتری را برای آماده نمودن غذاهای سالم اختصاص می‌دهم. کمتر فست‌فود می‌خوریم شاید ماهی یک بار. فهمیدم که لبنیات کم‌چرب هم خوشمزه هستند، اگر آن‌ها را با لذت و توجه بخوریم. یاد گرفتم برای اینکه ماست کم‌چرب خوشمزه‌تر شود، به آن پودر آویشن، فلفل سیاه، پودر موسیر و نعناع و یا دیگر سبزیجات معطر اضافه کنم و البته بدون نمک. به شما هم توصیه می‌کنم امتحان کنید، واقعا عالیست. فواید سبزیجاتی که قبلا یا مصرف نمی‌کردم یا کم مصرف می‌کردم، را فهمیدم. فهمیدم که سالاد فقط کاهو و خیار و گوجه نیست، می‌توان از بسیاری از میوه‌ها و سبزیجات خوشمزه دیگر که هدیه خدای مهربان به ماست، نیز استفاده کرد. و خوشبختانه در این زمینه نیز تا حدود زیادی خانواده‌ام با من همراهی می‌کنند.
۴- پیش از این از خوردن غذا لذت چندانی نمی‌بردم، چون بسیار عجولانه و به عبارتی نا‌آگاهانه غذا می‌خوردم، به گونه‌ای که اصلا مزه غذا را نمی‌فهمیدم. ولی در حال حاضر با لذت و در آرامش و با توجه کامل می‌خورم به نحوی که مزه واقعی مواد غذایی و خوراکی‌ها را تازه می‌فهمم و بعد از خوردن نیز احساس سبکی خاصی دارم و بیشتر از پیش شکرگزار خداوند هستم به خاطر این همه نعمت‌های خوب و خوشمزه و بعد هم سپاسگزار سیبیتا که من را با این روش خوردن آشنا کرد.
۵- سیبیتا علاوه بر اثراتی که بر جسم من گذاشت و موجب کاهش وزن تقریبا هفت کیلویی من در این مدت شد و همینطور از بین رفتن طپش قلب من، روح و روان من را نیز صیقل داده، چرا که باعث افزایش اعتماد به نفس در من، پی بردن به توانایی‌هایی که قبلا نمی‌دیدمشان، آرامش درون، توجه به خود و باور داشتن خود و ایجاد انگیزه‌ای مضاعف برای ادامه راه تا ملکه ذهن شدن همه این عادات خوب، شده است. حالا دیگر طوری شده که اگر در یک هفته کاهش وزن هم نداشته باشم، ناامید نمی‌شوم چون مطمئنم که راه درست را در پیش گرفتم و خودم را سرزنش نمی‌کنم چرا که هر راهی فراز و نشیب دارد.
سیبیتا را به عنوان قشنگ‌ترین تجربه زندگیم به همه دوستانی که مایل به ایجاد یک تغییر کلی در روند زندگیشان هستند و می‌خواهند خودشان را هم دوست داشته باشند، توصیه می‌کنم.
سیبیتا را دوست دارم چون خودم را به من شناساند.

خانم الف گ

پیمایش به بالا
مشترک گاهنامه سیبیتا شو
ایمیلت را وارد کن و دکمه اشتراک را بزن
خواندنی‌ها، دیدنی‌ها و شنیدنی‌های جذاب سیبیتایی
ثبت نامت انجام شد
منتظر شماره‌های بعدی گاهنامه سیبیتا باش