همه ما میدانیم؛ یکی از عواملی که باعث اضافه وزن میشود، ریزهخواری و ناخنکزدن است.
اگر یک ظرف آجیل روی میز دیدیم، دو سه تا مغز از آن را در دهانمان میگذاریم، بعد یک تکه از شکلات فرزندانمان را میخوریم. هنگام پخت غذا، قاشق قاشق غذا را میچشیم به بهانه اینکه چقدر نمک دارد، چه مزهای شده است!
هر وقت در یخچال را باز کردیم، یک تکه کوچک (در حد یک بند انگشت) از هر خوراکیای که در یخچال هست، بر میداریم و میخوریم و بعد یک جرعه شربت پرتقال و. . .
این کار تا شب ادامه دارد!
بعد وقتی وزن خود را در ترازو میبینیم، با تعجب به خود میگوئیم: “من که خیلی کم ناهار یا شام میخورم. غذای من از غذای فرزندم هم کمتر است، ولی نمیدونم چرا چاق میشم”!
واقعاً چه چیزی پشت این ناخنکزدنها وجود دارد؟
واقعیت این است که، اگر بخواهید تمام آن ریزهخواریها را -که وقتی جمع شوند از تمام وعدههای غذای شما بیشتر هستند- یکجا بخورید، خجالت میکشید! احساس گناه میکنید!
چون میدانید اینها شما را چاق میکنند، ولی وقتی این حجم خوراکی را با ناخنک زدن میخورید، در حقیقت خودتان را نامرئی فرض میکنید! علاوه بر این به ذهنتان این پیام را میدهید که، این خوراکی چون خیلی کوچک است، کالری ندارد. اصلاً این غذا نیست!
ولی آیا واقعاً شما نامرئی هستید؟ یا آن خوراکی غذا نیست؟
پس بیائید، چیزهایی را بخورید که، زمانی که مرئی هستید، از خوردن آن احساس گناه نمیکنید!
روانشناس سیبیتا