من و کلاه‌خود لیمویی

این روز‌ها پس از آشنا شدن با سیبیتای عزیز و لذت بردن از غذا همه‌اش به این فکر می‌‌کردم که چی‌کار کنم وقتی سر کار هستم بعد از ناهار یکباره پرت نشم وسط این همه شلوغی و استرس، وقتی آقای دکتر گفتن سعی کن از تمام حس‌هات هنگام غذا خوردن استفاده کنی این ایده به ذهنم رسید.
من عاشق لیموترش هستم و تقریبا همیشه با خودم لیموترش دارم و روی سالاد و غذام لیموترش می‌ریزم، حالا کاری که می‌کنم بعد از ریختن آب لیموترش روی غذام، پوستش رو کنار می‌زارم و بعد از تموم شدن غذا یه چند دقیقه‌ای به خوردن پالپ‌های لیموترش مشغول می‌شم.
خیلی لذت بخشه، حس پوست لیموترش زیر دستم با اون بوی قوی و ترشی که داره و طعمش که نه فقط با زبون و سقف دهنم بلکه با تمام دندون‌هام اونو حس می‌کنم.
با رنگ زیبایش چشمم رو نوازش می‌ده و صدای پالپ‌هاش توی گوشم یه موسیقی خوبه که من‎‌رو برای برگشتن به سرکار آماده می‌کنه.
این کار برای من و همکارم که با هم غذا می‌خوریم به یه بازی تبدیل شده که کی کلاه‌خود (این اسمیه که ما برای پوست لیموترش گذاشتیم) قشنگ‌تری درست می‌کنه!
اینجوری خوردن ناهار سرکار برای من به یه زمان لذت بخش تبدیل شده.

خانم ن خ

پیمایش به بالا
مشترک گاهنامه سیبیتا شو
ایمیلت را وارد کن و دکمه اشتراک را بزن
خواندنی‌ها، دیدنی‌ها و شنیدنی‌های جذاب سیبیتایی
ثبت نامت انجام شد
منتظر شماره‌های بعدی گاهنامه سیبیتا باش