چرا فکرکردن مانند رژیم گیرنده موجب چاق ماندن می شود؟

گرگ مک براید ۳ ژانویه ۲۰۱۵

وقتی ما در ذهن خود را دائما در حال رژیم و یا در حالت غیر رژیم ببینیم این مسئله علیه ما پیش می رود و ما را چاق نگه می دارد.

“روشن و خاموش بودن چراغ رژیم” به من کمک نکرد که ۱۲۰ کیلو اضافه وزن خود را کاهش دهم  اما تغییر در تفکرم در کاهش وزنم کمک کرد.

در طول زندگی “انواع رژیم هایی”  را که امتحان کردم چراغ روشن و خاموش داشت- در مراحلی رژیم بودم و گاهی خارج از رژیم-. علت چاق شدنم همین بود. والدینم فکر می کردند رژیم ها خیلی موثرند و زمان هایی بود که آنها مرا مجبور می کردند که رژیم های سفت و سخت بگیرم ) خوردن انواع برگرها و بعد از آن پنیر بی چربی).

حتی زمانی که خیلی جوان بودم، فهمیدم که روشن بودن چراغ رژیم که والدینم برای من تجویز می کردند خیلی متفاوت است از زمانی که رژیم ندارم. در واقع، یک روشی شده بود که خوردن قوانین بسیار سختی داشت مثلا در زمان روشن بودن چراغ رژیم هر نوع شکلات و آب نباتی از خانه حذف می شد حتی کابینت خوراکی ها دربش قفل می شد و بقیه کربوهیدرات ها هم بسته بندی و دور از دسترس می شدند (این یک داستان واقعی است).

لازم است که با والدینم در مورد عدم تعادل بحث کنم. اما آسان نبود. فقط در دو صورت بود که آنها چراغ رژیم را خاموش می کردند. زمانی که کیک می خوردم و زمانی که کلی غذاهای پر کالری خود والدینم در اختیار من می گذاشتند تا مبادا از کیف پول پدرم، پول بردارم و خودم یواشکی بروم مغازه و کلی خوراکی خوشمزه بخرم (البته والدینم هیچ وقت از ذخیره ی خوراکی هایم که یک دفعه ای کلی خوراکی می خوردم، خبر نداشتند).

این الگو ادامه یافت. تا پس از کالجم که در آن زمان که خودم را وزن کردم ترازو خطا را نشان می داد می دانم که بالای ۲۰۰ کیلو بودم. اکنون من توانسته ام که ۱۲۰ کیلو از وزنم را در طول ۱ دهه کم کنم. البته با روش خوردن سالم، ورزش زیاد، خواب کافی و نوشیدن خیلی زیاد آب. ضمنا از حالت روشن و خاموش بودن رژیم هم خارج شدم.

روشن و خاموش بودن  چراغ رژیم منجر به تقلب ذهنی می شود و اجازه نمی دهد که ما وزن کم کنیم و این وزن را حفظ کنیم.

از لحاظ روان شناسی من یادم گرفتم که یک کلوچه داشته باشم زمانی که میل خوردن آن را دارم. فقط یک کلوچه و نه یک جعبه کلوچه! نکته ی مهم این است که مانند کسی که از خوردن غذا ی سالم لذت می برد، فکر کنم. بله کافی است فقط ۱ کلوچه برای خوردن داشته باشیم. چون زمانی که چراغ رژیم روشن است یک دانه کلوچه هم نمی خوریم و زمانی که چراغ رژیم خاموش است یک جعبه می خوریم.

حقیقت این است که یک کلوچه ما را چاق نمی کند ولی اگر یک جعبه کلوچه بخوریم مطمئنا چاق می شویم. خیلی از رفتارهای ما از لحاظ ذهنی بر اساس روشن و خاموش بودن رژیم هاست.

من معیارهای قدیمی دیکته شده را در مورد رژیم رعایت نکردم و  تقلب کردن ذهنم را از بین بردم. من یاد گرفتم که هنر تعادل را حفظ کنم. البته به بعضی از غذا ها همیشه “نه” می گفتم، زیرا می خواستم بعد از خوردن توانایی نفس کشیدن را داشته باشم.

درست این است که در جشن تولد یک تکه کیک بخوریم نه این که کل کیک را بخوریم (به خصوص در تنهایی خود). یک تکه کیک خوشمزه و لذت بخش و بعد از آن پیاده روی سبکی از خانه به محل کار کافی است. این تعادل است. حد وسط است. و نیازی به رژیم های سفت و سخت نیست.

 

شاید این مطالب را هم بپسندید