اختلال خوردن
مادر شام را روی میز قرار داد و پدرو مادر با نگرانی به دخترشان نگاه کردند در حالی که او داشت غذایش را به قسمتهای ریزی برش میداد. دختربا ترشرویی گفت : من الان واقعا گرسنه ام نیست!. مادر ۱۰ سالگی دخترش رو به خاطر آورد زمانی که آنها به ساحل رفته بودند و در حال قدم زدن در ساحل و خوردن بستنی بودند و صحبت می کردند و شاد بودند
والدین دختر نمیتوانستند بفهمند که چه اتفاقی برای دختر دوست داشتنیشان افتاده. چطور یک فرد شاد و خوشحال به فردی وسواسی و غمگین تبدیل میشود ؟ آنها نمی توانستند صدایی که در ذهن دخترشان فریاد میزد و درخواست کاهش غذا داشت را بشنوند. آن دختر می خواست چیزی بشود که در ذهنش تصور میکرد
هیچ کسی اختلال خوردن را انتخاب نمیکند. شما نمیخواهید به دلایلی مانند اجتناب از رفتن به رستوران و غذا خوردن در آنجا ، تمرین ورزشی به طور وسواسی به حدی که باعث درد و آسیب میشود یا خوردن در حدی که حس کنید معدتان در حال انفجار است، همه دوستانتان را از دست بدید . اختلالات خوردن بیماریهای ذهنی هستندکه معمولا با ترکیبی از عوامل ژنتیک و محیطی ایجاد میشود
به علاوه انها راهکارهای نادرستی برای بی حس کردن احساسات ناراحتی ، حفظ کاذب کنترل احساس ها و تلاش برای مقابله با اتفاقات ناگوار گذشته هستند. اختلالات خوردن انتخاب نمی شوند ، اما شما می توانید انتخاب کنید که به سمت بهبود حرکت کنید.
در ادامه ۴ روش برای انتخاب بهبود در هر روز آورده شده است
۱) به طور کامل احساس خود را تجربه کنید
ممکن است در ابتدا ترسناک به نظر برسد، در واقع یک اختلال خوردن می تواند راهی موثر برای بی حس شدن بسیاری از احساسات شما شود. اگر راهکارهای مقابله ای منفی انواعی از اهداف شما را تامین نکنند شما از آنها استفاده نخواهید کرد. با این وجود شما انتخابی در بی حسی هیجاناتتان ندارید. استفاده از رفتارهای منفی برای اجتناب از احساساتتان ممکن است برای کاهش تجربه غم یا خشم باشد با این وجود این کار همچمنین باعث توقف در درک احساسهای شادی و لذت می شود
قسمت شگفت انگیز انسان بودن ما این است که ما قادر هستیم سطح و تنوع وسیعی از هیجانات و احساس ها را داشته باشیم. تجربه غمگینی و ضربه روحی یک بخشی است که به طور باورنکردنی باعث میشود حس شادی و لذت را درک کنیم. با این وجود زمانی که شما دچار یک اختلال خوردن مزمن هستید قطع ارتباط بیشتری با احساسات خودتان و خودتان دارید.
انتخاب بهبود باعث می شود شما بتوانید با احساساتی که زمانی مدفون کرده بودید ارتباط برقرار کنید. این انتخاب به شما اجازه میدهد که تنوع وسیعی از احساسات رو تجربه کنید که حقیقتا یکی از هدایای شگفت انگیزی هستند که ما در زندگی دریافت کردیم
۲) داشتن روابط معنی دار
به عنوان یک انسان ما با ارتباطات اجتماعی به هم متصل هستیم. این تکاملی سودمند بوده در جهت انکه ما حرکت کنیم و به صورت جمعی سفر کنیم برای اینکه بتوانیم با هر جنگ و خطری مقابله کنیم. بنابراین احساسی بیولوژیکی در ما برای نیاز به حمایت اجتماعی ایجاد شده. چیزی که اختلال خوردن را خیلی ویرانگر میکند این است که این اختلالات واقعا نوعی از انزوا هستند. وقتی شما به شدت درگیر مبارزه با اختلال خوردن خودتان هستید، آن اختلال معمولا تبدیل به ارتباط اصلی شما میشود . با این وجود ، اختلال خوردن شما یک شریک کنترلگر و سوءاستفاده کننده است که هدفش این است که شما را از کسانی که دوستشان دارید دور نگه دارد.
لیز الزبرگ یک مددکار اجتماعی و فردی در بازیابی از اختلال در غذا خوردن است . او به عنوان نمونه اشاره میکند که:
زمانی که من حقیقتا بیمار بودم ، تنها ارتباطی که داشتم ارتباط با اختلال خوردنم بود. خانواده و دوستانم در مرتبه ی بعدی قرار گرفته بودند. او برای اشخاص دیگر یک برگ کوچک در اتاقشان است، اما ممکن است تبدیل به صدای خودخواهی بشود که این ماهیت طبیعی اختلال خوردن است . ممکن است فرد بگوید که من یک خانواده و دوستان بی نظیر دارم که همیشه با من هستند. با این وجود زمانی که من بیمار بودم ، با وجود تمام ارتباطات اطرافم، من بیمار شدم. حالا که بهبود پیدا کردم ، ارتباطات من بسیار غنی تر از قبل شده.
بهبود اختلال خوردن به شما اجازه میدهد که اتاق زندگی تان را به روی روابط مهمتر باز کنید .اختلال خوردن شما ممکن است مثل یک دوست به نظرتان بیاید اما این یک توهم کاذب است. در واقع این اختلال مانعی برای ایجاد ارتباطات معتبر و واقعی در زندگی شماست که مهمترین نماد زندگی به شمار می روند.
۳) احساس گسترش دنیای خود
وقتی شما در حال مبارزه با اختلال خوردن هستید زندگی شما معمولا تبدیل میشود به درگیری با کاهش مواد غذایی ، کالری ها و وزن. انتخاب راه حل و بهبودی باعث خواهد شد که شما احساسات و سرگرمی های واقعی را خارج از غذا و تمرین کشف کنید.
لیز الزبرگ نظرش را در این باره به این صورت به اشتراک گذاشته است:
انتخاب بهبود بی شک ۱۰۰% زندگی من را تغییر داد. وقتی من بیمار بودم ، دنیای من غذا ، تمرین ومقایسه بود. جایی برای چیزهای دیگر باقی نمانده بود. امروز من در سال نهایی برنامه ام هستم . من در کارم موفق تر هستم . من یک دوست صمیمی دارم و با دوستان و خانواده ی او در ارتباطم.
۴) نقش یک نمونه سلامت را ایفا کردن
با انتخاب بهبودی ، شما می توانید در جهت تبدیل شدن به الگویی سالم برای دیگران حرکت کنید. شما می توانید در مورد این فکر کنیدکه با به اشتراک گذاشتن تلاشتان برای مقابله و در نهایت پیروزی در مقابل اختلال خوردن الهام بخش باشید .قدرت واقعی محدود به ورزش زیاد ، به جای تغذیه ذهن و بدن نیست حتی اگر صدایی در ذهنتان بگوید که انجامش بدهید.
لیزا الزبرگ با شاره به این نکته مثالی میزند. اون میگوید : در نگاه به گذشته ، تجربیات من با اختلال خوردنم وحشتناک بود ، اما آن اختلال همیچنین به من شقت و همدلی القا کرد که قبلا نداشتم. من نمی توانم گذشته ام را تغییر بدهم ، اما من می توانم از آن برای تغییر زندگی افراد دیگر استفاده کنم و این دقیقا برنامه ای است که می خواهم انجام بدهم
اگر شما درگیر یک اختلال خوردن هستید، این مهم است که به دنبال کمک باشید. هیچ کس نباید در این نبرد تنها باشد و کمک و حمایت خواستن یکی از راهبردهاست. پیشرفت اختلال خوردن یک انتخاب نیست ، اما هرگز برنامه بهبود را دیگر انتخاب نکنید.