معجزۀ آب
وقتی میل به غذا خوردن یا میانوعده دارم و یا احساس گرسنگی میکنم اول یک لیوان آب میخورم و بیشتر اوقات حس گرسنگی از بین میرود.
خانم م م
وقتی میل به غذا خوردن یا میانوعده دارم و یا احساس گرسنگی میکنم اول یک لیوان آب میخورم و بیشتر اوقات حس گرسنگی از بین میرود.
خانم م م
وقتی با مراجعینمون صحبت میکنم میبینم خیلیها خوردن را بیدلیل در کنار کارهای دیگرشان انجام میدهند. مثلا دارند کتاب میخونن و واقعاً جسمشان گرسنه نیست ولی خوردنیها کنار دستشونه! یا دارند تلویزیون میبینند ولی عادت کردهاند یه چیزی هم هنگام تماشای تلویزیون بخورند بی آن که واقعا نیاز داشته باشند!
توصیه ما به این افراد اینه که ابتدا هنگامی که میخواهیم سمت خوردنیها برویم از خودمان بپرسیم چرا؟ چرا من میخوام این غذا رو بخورم؟ آیا واقعاً گرسنمه یا از روی عادت یا بیحوصلگی سمت آن میروم؟
سپس یک لیوان آب بخوریم، مرکز گرسنگی و تشنگی هر دو در هیپوتالاموس است. گاهی اوقات ما تشنمونه ولی فکر میکنیم گشنمونه! چه بسا حالت گرسنگی ما با خوردن آب برطرف و یا بهتر شود!
اگر دیدیم نه، واقعا گرسنه هستیم و از روی عادت نیست، حتماً گرسنگی خود را پاسخ دهیم، میتوانیم از میوهجات، مغزدانهها، لبنیات کمچرب و یا سبزیجات استفاده کرده و آهسته بخوریم. سالاد هویج، کلم بروکلی، جوانه گندم، گوجه فرنگی، ساقه کرفس با چاشنی لیمو ترش میتواند بسیار لذیذ باشد.
و اما اگر دیدیم گرسنه نیستیم و فقط از روی عادت و بیحوصلگیه بهتره به جای این که به گرسنگی فکرمان غذای جسممان را بدهیم، اندکی تأمل کنیم، چند بار نفس عمیق بکشیم و با یادداشت احساسات خود، آگاهانهتر نیاز خود را پاسخ بگوییم. مثلا میتوانیم فضا را ترک کرده، پیادهروی کنیم یا موسیقی گوش بدهیم و یا به یک دوست تلفن کنیم و…
مشاور سیبیتا
گرسنگی کاذب و خوردن بیدلیل بیشتر بخوانید »
میخواهم از تجربیاتم با آدم چاق درونم که من اسمش رو “دون دون” گذاشتم صحبت کنم.
از موقعی که با دون دون آشنا شدم و توانستم آن را از خودم، خود واقعیام، تفکیک کنم احساس خیلی بهتری به خودم دارم چون میدونم مواقعی که احساس گرسنگی کاذب یا هوسهای بیدلیل داشتم، یکی پشت این احساسها بوده که خودِ خودم نبوده و من حالا دارم آن را از خودم جدا میکنم.
اگه بعضی مواقع بدون هیچ دلیلی و احیاناً بر اثر خستگی دستم به طرف خوراکی که روی میز مدتهاست جا خوش کرده است میرود فوراً می توانم مچ دون دون درونم را بگیرم و اجازه ندهم که من را کنترل کند.
در این حالت بزرگترین مشکل شناختن او و شنیدن صدای او و تفکیک آن از صدای خودت است. وقتی توانستی صدای او را از بین صداهای دیگر درونت تشخیص بدهی میتوانی کنترلش کنی.
بهناز سیبیتایی
دختری نوزده ساله هستم.
خیلی خوشحالم که میتوانم بخش کوچکی از تجربیات بزرگ و با ارزش خودم را برای شما دوست عزیز بیان کنم.
یکی از تجربیات من استفاده از جعبه منحصر به فرد آرامش میباشد. تا قبل از این خیلی وقتها در طول روز کمبودی را در وجودم احساس میکردم و متاسفانه این کمبود را مربوط به مواد غذایی دانسته و سراغ خوراکیهای یخچال میرفتم. این کمبودها حتی بعد از خوردن چند نوع ماده غذایی رفع نمیشدند.
هم اکنون با درست کردن جعبه آرامش، تجربه کردم که این کمبودها، کمبود جسمی نبوده و صرفاً کمبود یک احساس روحی میباشد. من در این جعبه منحصر به فرد، هر آنچه که احساس میکنم در شرایط سخت زندگی به من آرامش میدهد را قرار دادهام، مانند سی دی موسیقیهای مورد علاقهام و موسیقیهایی که خاطرههای خوبی از آنها به یاد دارم و به من آرامش میدهند، یادداشتهایی از حرفهای زیبایی که اعضای خانواده به من زدهاند، عکس و یادگاری از دوستان قدیمی و خلاصه هر آنچه که به من آرامش میدهد و باعث میشود بقیه روزم را با احساس بهتری سپری کنم.
بعد از این هنگامی که کمبودی احساس کردم به جای رفتن سراغ یخچال و غذا دادن به جسم، به سراغ جعبه آرامش میروم و به روحم غذای آرامش تزریق میکنم.
به شما دوست عزیز پیشنهاد میکنم این تجربه زیبا را داشته باشید، مطمئن باشید پشیمان نمیشوید.
بهاره سیبیتایی