تجربه سیبیتایی

غذای معنوی

چند روز پیش آقای «ک» برای ارزیابی روز سومشان به کلینیک آمده بودند. چون اولین بار بود که می‌دیدمشان برای آشنایی بیشتر از ایشان خواستم در باره برنامه‌شان صحبت کنند. شروع کردند به تعریف تجربیات خوبشان در طی سه روزی که پشت سر گذاشته بودند. ایشان که دندانپزشک هستند در مطب خود اتاقی را برای غذا خوردن اختصاص داده بودند تا بدون هیچ مزاحمتی از غذا خوردن لذت ببرند. ایشان به آگاهانه خوردن در همان جلسه اول رسیده بودند و از رسیدن به این تجربه، در آسمان‌ها پرواز می‌کردند. از این که چنین احساسی داشتند خوشحال بودند و اشک شوق در چشمانشان حلقه زده بود، چون به گفته خودشان این تجربه را یک جور راز و نیاز با خدا دیده بودند.

کارشناس تغذیه سیبیتا

غذای معنوی بیشتر بخوانید »

آرامش با برنامه لاغری سیبیتا

همیشه در زندگی به دنبال آرامش بوده و هستم. این شیوه غذا خوردن که هر روز آن را رعایت کرده‌ام، آرامش بیشتر و احساس رضایت بیشتری برایم به ارمغان آورده است و خودم را بیشتر دوست دارم.

سلیمه سیبیتایی

آرامش با برنامه لاغری سیبیتا بیشتر بخوانید »

نامه‌های روزانه

امروز چقدر خوشحال شدم از صحبت با یکی از مراجعین که روز اول دیدارمان، تمام جلسه به گریه ایشان گذشته بود.
بعد از چند جلسه مشاوره با ایشان، الان وقتی که با هم صحبت می‌کنیم، جز موج مثبت و شادی از ایشان چیزی نمی‌شنوم و نمی‌بینم.
ایشان گفتند: دیدشان نسبت به زندگی عوض شده. انگار دوباره متولد شده‌اند، مثل این که در حال رشد کردن هستند. نامه‌های روزانه برایشان لذت‌بخش شده و آنها را جور دیگری می‌بینند.
ایشان که معلم هستند، هر روز نامه روزانه خودشان را به مدرسه می‌برند و برای شاگردانشان می‌خوانند و به بچه‌ها می‌گویند: “اینها چیزهایی است که من اکنون یاد گرفته‌ام، شما از این سن یاد بگیرید تا زودتر از من رشد کنید!”

روانشناس سیبیتا

نامه‌های روزانه بیشتر بخوانید »

خانم م به سفر می‌رود

امروز خیلی خوشحالم، الان با خانم م صحبت کردم. باورم نمیشه چی شنیدم: “می‌خوام سه چهار روز تنهایی برم سفر!”
سفر! تنها! اونم خانم م که اونقدر واسه همسر و فرزنداشون وقت می‌گذاشتن و انرژی که اکثر جلسات رو به سختی می‌اومدن، چون یا باید می‌رفتن جلسه مدرسه دخترشون، یا ماشینو می‌بردن تعمیرگاه و یا لوله مشکل‌دار منزلو تعمیر می‌کردن!
بهم گفتن: دیروز به پسرم گفتم خودت اتاقتو تمیز کن، من نمی‌کنم!
وای خدای من یه انرژی مثبت دیگه، یه اتفاق خوب دیگه، یه پیام مثبت دیگه.
از تک تک جملاتشون داشتم این پیامو می‌شنیدم “من خودمو دوست دارم”
خیلی خوشحال بودم ،اونقدر که فکر کنم هیجان و شادیم بیشتر از خانم م بود و باعث تعجب ایشون شد.
وقتی تلفنو قطع کردم با لذت یه لیوان آب خوردم و یه نفس عمیق کشیدم.
تو دلم گفتم: “ممنون سیبیتا”

روانشناس سیبیتا

خانم م به سفر می‌رود بیشتر بخوانید »

آنوقت و حالا!

امروز خانم ص مطلب جالبی رو برام تعریف کردند. می‌گفتند که:
در شروع برنامه تمام افراد فامیل مسخره‌ام می‌کردند که تا حالا کی رو دیدی که اینجوری بتونه لاغر بشه، سر کار گذاشتی خودتو! اما حالا که در مدت ۲ ماه ۷ کیلو لاغر شدم اول همه مادر شوهرم اومده و ازم راز موفقیتم رو پرسیده… منم هرچی بلد بودم یادشون دادم.

مشاور سیبیتا

آنوقت و حالا! بیشتر بخوانید »

کلم سفید و کلم قرمز

امروز که خانم پ اومده بود برای من از اتفاقاتی گفت که توی این دو هفته براش افتاده، از مهمونی‌هایی که رفته و آخر سر رسید به سیبیتا.
گفت سیبیتا شده تمام ذهن و روح من، تمام فکر و ذکر من.
با تعجب پرسیدم یعنی چی؟
جواب داد: یعنی وقتی به من می‌گید مزه غذا رو بفهمم، ناهار من می‌شه چهل دقیقه.
گفتم : واقعاً؟
با افتخار گفت: بله، مثلا من دیگه فرق کلم سفید و کلم قرمز را از هم تشخیص می‌دم؛ در حالی که قبلاً برام مهم نبود.
وقتی به حس و حالم نگاه می‌کنم و به نشاطی که سیبیتا به من داده، احساس خیلی خوبی پیدا می‌کنم، تازه تمام اینها رو به خانواده‌ام هم آموزش می‌دم.

کارشناس تغذیه سیبیتا

کلم سفید و کلم قرمز بیشتر بخوانید »

تجربه‌های یک سیبیتایی موفق

الان که دارم این یادداشت را می‌نویسم خیلی خوشحالم که پس از طی نه ماه توانستم با کمک همراهان بسیار عزیز سیبیتا به وزن مطلوب برسم. من طی این مدت بیست و چهار کیلوگرم وزن کم کردم. در ابتدا هدف من از کاهش وزن، فائق آمدن بر چربی خون بود ولی پس از طی چند جلسه و آشنایی با اصول سیبیتا هدفم را عوض کردم و هدف جدیدم را اینگونه تعریف کردم: می‌خواهم صحیح و سالم زندگی کردن را یاد بگیرم. این باعث شد کاهش وزن به عنوان مسئله دوم در ذهن ناهشیارم ضبط شود و ذهنم بر روی آن کار کند و خودم را از این درگیری ذهنی فارغ و تمام همت خودم را در یادگیری هدفی که برای خودم تعیین کرده بودم بگذارم. من در این راه به تجربه‌های خوبی رسیدم و دوست دارم اهم آن‌ها را در میان بگذارم:
یک- هدف‌گذاری
دو- پایبند بودن و تلاش در جهت رسیدن به هدف
سه- آموزش و به کارگیری اصول صحیح و سالم زندگی کردن
چهار- مثبت اندیشیدن و دوری از افکار و گفتار منفی
پنج- استفاده موثر از ذهن نیمه هشیار

امیر اسماعیل سیبیتایی

تجربه‌های یک سیبیتایی موفق بیشتر بخوانید »

پیمایش به بالا
مشترک گاهنامه سیبیتا شو
ایمیلت را وارد کن و دکمه اشتراک را بزن
خواندنی‌ها، دیدنی‌ها و شنیدنی‌های جذاب سیبیتایی
ثبت نامت انجام شد
منتظر شماره‌های بعدی گاهنامه سیبیتا باش