من بعد از سه هفته که وارد کلینیک لاغری سیبیتا شدهام احساس خیلی خوبی دارم و این شاید مهمترین و کاملترین جملهای باشد که میتوانم در مورد آشناییم با این مرکز بگویم، حال پس از گذشت سه هفته به چند چیز خیلی مهم که شاید قبلا آنها را میدیدم ولی درک نمیکردم پی بردهام که در اینجا میخواهم به چند مورد از آنها به صورت فهرستوار اشاره کنم تا شاید کمکی باشد برای خودم و دوستانی که در این راه قدم نهادهاند:
یک- پی بردم که به درستی آب مایه حیات است، حالا خیلی بیشتر از گذشته آب را دوست دارم و به چشم یک موهبت بزرگ الهی به آن مینگرم.
دو- پی بردم که تمام مراحل زندگی ما نتیجه طرز تفکر و دیدگاه ما از زندگی است و میتوان همانطوری که اندیشه کرد زندگی هم کرد.
سه- دانستم که وزن اضافه من به خاطر عادتهای نادرستی است که در طی زمانهای گذشته، ناخواسته و نادانسته به من منتقل گشته است و به طور حتم قابل تغییر میباشد.
چهار- حال به طور صد در صد میتوانم بگویم همچنانکه هر کتابی برای خواندن مناسب نیست، هر غذایی هم برای سلامتی مناسب نیست و به راحتی میتوانم بگویم که مزه و طعم خیار را بیشتر از موز (که میوه محبوب من بود) دوست دارم.
پنج- من عادت داشتم استرس و تنهاییام را با خوردن (مخصوصاً خوردن چیزهایی که به سلامتیم آسیب میرساند) بگذرانم ولی هم اکنون در صورت داشتن استرس و تنهایی دیگه به خوردن فکر نمیکنم بلکه سعی میکنم به تغذیه روحم بیشتر فکر کنم.
شش- هر گاه میخواهم برای خودم لباسی انتخاب کنم با اطمینان صد در صد، آن را با یک یا دو سایز کوچکتر انتخاب میکنم و مطمئن هستم که بعد از مدتی کوتاه آن را خواهم پوشید.
هفت- و در نهایت احساس خوبی از بودن خودم دارم، احساسی که خیلی وقتها نداشتم.
سمیه سیبیتایی