۱. ویلیام بنتینگ (William Banting)
در سال ۱۸۶۲ ویلیام بنتینگ ۶۵ ساله به خاطر وزن زیاد دچار مشکلات متعدد شده بود. نمیتوانست خم شود و کفشش را ببندد، به نفسنفس میافتاد و نمیتوانست به راحتی از پلهها بالا برود و حتی موقع پایین آمدن از پلهها مجبور بود عقبعقب پایین بیاید تا به زانوهایش فشار کمتری وارد شود.
ویلیام بنتینگ روشهای مختلفی را برای کم کردن وزنش امتحان کرد که هیچیک مؤثر نبود. به ورزش پرداخت و غذایش را کم کرد، داروهای مختلفی را که آن زمان در دسترس بود امتحان کرد و با پزشکان مختلفی مشورت کرد، خلاصه به هر دری زد ولی از هیچکدام نتیجهای نگرفت. کم کم دچار ثقل سامعه هم شده بود. برای مشکل گوش خود نزد یک پزشک سرشناس یعنی دکتر ویلیام هاروی رفت که عضو کالج سلطنتی جراحان انگستان بود. دکتر هاروی اخیرا از سمپوزیومی در پاریس در خصوص دیابت برگشته بود و در جریان تحقیقات دکتر کلود برنارد معروف درباره عملکرد کبد قرار گرفته بود. دکتر برنارد این ایده را مطرح کرده بود که قندها و غذاهای نشاستهای در بدن به چربی تبدیل میشوند. دکتر هاروی به این ترتیب به این نتیجه رسیده بود که ایده دکتر برنارد در درمان چاقی هم میتواند مؤثر باشد. وقتی ویلیام بنتینگ نزد او آمد علت کمشنوایی او را چاقی و رسوب چربی در اطراف شیپور استاش تشخیص داد و برای او یک رژیم لاغری تجویز کرد. در رژیم لاغری او غذاهای نشاستهای محدود شده بود. با اجرای این رژیم، بنتینگ خیلی زود شروع به کاهش وزن کرد و وزنش در طی یک سال بعد، از ۲۰۲ پوند به ۱۵۶ پوند رسید.
ویلیام بنتینگ در این مدت از هر نظر بهبود قابل توجهی پیدا کرد، دیگر به راحتی از پلهها بالا و پایین میرفت و حتی شنواییاش را دوباره به دست آورد.
بنتینگ تصمیم گرفت راز موفقیت خود را با دیگران در میان بگذارد. کتاب کوچکی نوشت با عنوان نامهای در باب چاقی (Letter on Corpulence) و در آن تجربههای خود و شیوه لاغر شدنش را توضیح داد.
ویلیام بنتینگ در کتاب خود چاقی را یک مرض عمده اجتماع تعریف میکند و مینویسد:
از میان همه آفتهایی که بشریت را مبتلا میکند، من چیزی آزاردهندهتر از چاقی نه میشناسم و نه میتوانم تصور کنم.
کتاب بنتینگ مورد استقبال گسترده مردم واقع شد، بارها و بارها به چاپ رسید و بیشتر از ۶۰ هزار نسخه از آن در سراسر دنیا به فروش رفت و اولین رژیم غذایی کاهش وزن بود که شکل مدونی داشت و قبول عام پیدا کرد، آنقدر که اسم بنتینگ وارد زبان مردم شد و فعل to Bant به معنای لاغر شدن به کار میرفت و مردم وقتی میخواستند از هم بپرسند: داری لاغر میشوی؟ میگفتند:
?do you Bant
۲. لولو هانت پیترز (Lulu Hunt Peters)
در سال 1918 خانم دکتر لولو هانت پیترز در آمریکا کتابی برای لاغری نوشت:
Diet and Health with Key to the Calories
خانم پیترز در کتاب خود تعریفی از وزن ایدهآل ارائه کرد، علت چاقی را زیاد خوردن و کمتحرکی عنوان کرد، درباره خوردن داروهای لاغری هشدار داد، برای اولین بار از کلمه کالری در کتابش اسم برد و تلفظ آن را به خوانندگانش یاد داد (kal’-o-ri) و فهرستی از غذاهایی با میزان کالری صد تعریف کرد. بیشتر حجم کتاب را جداول کالری غذاها تشکیل میداد.
آموزشهای ورزشی هم به شکل مصور در این کتاب ارائه میشد. کتاب لحنی جذاب و طنزآمیز و تصاویر و نقاشیهای جالبی داشت.
کتاب Diet and Health With Key to the Calories از پرفروشترین کتابهای آمریکا شد، دو میلیون نسخه از آن به فروش رفت و تا ۱۹۳۹ پنجاه و پنج بار تجدید چاپ شد.
خانم پیترز در سال ۱۹۳۰ از دنیا رفت. او اولین کتاب رژیمی مدرن را به رشته تحریر درآورد و در عین حال به شکلی کاربردی بر اهمیت ورزش تاکید کرد. تا مدتها بعد رویکرد غذای کمتر و تحرک بیشتر با اندکی تغییر و کم و زیاد، راهکار غالب برنامههای کاهش وزن بود. تقریبا چهل سال زمان لازم بود تا دو حرکت کاملکننده دیگر در دنیای کاهش وزن رخ دهد.
چهل سال بعد
در دهههای پنجاه و شصت میلادی شخصیتهای تاثیرگذار بعدی وارد صحنه شدند: آلبرت استانکارد و جین نیدچ. این دو نفر هر یک تحول بزرگی در برنامههای کاهش وزن بعد از خود پدید آوردند و دو نقص بزرگ را که در برنامههای کاهش وزن تا آن روز وجود داشت برطرف کردند.
۳. آلبرت استانکارد (Albert J. Stunkard)
اواسط دهه پنجاه میلادی بود. استانکارد روانشناس جوانی بود که به موضوع اختلالات خوردن (Eating Disorders) علاقه داشت. او دریافته بود کسانی که دچار مشکل پرخوری شبانه هستند برای برطرف شدن این مسئله به مشاورهها و مداخلات گسترده و دامنهدار روانشناسی نیاز دارند و صِرفاً با تجویز رژیم غذایی نتیجه چندانی عایدشان نمیشود.
این اولین مقاله او در این زمینه است:
The night-eating syndrome – a pattern of food intake among certain obese patients
تحقیقات بعدی او در این حوزه منجر به نوشتن کتابها و مقالات متعدد شد.
دکتر استانکارد رفتهرفته به بقیه جنبههای روانشناسی کاهش وزن پرداخت و در طی سالیان بعد آثار ارزشمندی در این خصوص ارائه داد. وی حضور بسیار پررنگی در دنیای روانشناسی کاهش وزن داشته است و بعضی از مهمترین موضوعات این حوزه مانند پرخوری شبانه (Night Eating Syndrome) و پرخوری افراطی (Binge Eating) را برای اولین بار توصیف کرده است.
مقالات وی بسیار پرشمار است و به صدها عنوان بالغ میشود. عناوین بعضی از کتابهای او از این قرار است:
Eating and Its Disorders
Habits, Not Diets
Obesity
Handbook of Obesity Treatment
I Almost Feel Thin
The Management of Eating Disorders and Obesity
Obesity: Theory and Therapy
Overcoming Night Eating Syndrome: A Step-by-Step Guide to Breaking the Cycle
Obesity, an Issue of Psychiatric Clinics
Pain of Obesity
دکتر استانکارد که کار حرفهای خود را از سال ۱۹۵۷ در دانشگاه پنسیلوانیا آغاز کرده بود بیش از پنجاه سال در این دانشگاه به کار و تحقیق مشغول بود و برنامهای با عنوان برنامه کاهش وزن استانکارد را که یک برنامه جامع تغذیهای، ورزشی و روانشناسی بود در دانشگاه پنسیلوانیا ارائه و مدیریت میکرد.
۴. جین نیدچ (Jean Nidetch)
سال ۱۹۶۱ بود. جین نیدچ یک زن خانهدار ۳۸ ساله چاق و عاشق شیرینی بود با دو فرزند پسر، که تا آن موقع رژیمهای متعددی را یکی بعد از دیگری امتحان کرده و نتیجه چندانی عایدش نشده بود. این بار یک برنامه غذایی از هیئت سلامتی نیویورک (The New York City Board of Health) گرفته بود و موفق شده بود در عرض ده هفته، بیست پوند وزن کم کند، ولی انرژی و انگیزهاش رو به کاستی گذاشته بود. خانم نیدچ احساس کرد به کمک و حمایت نیاز دارد. با دوستانش که آنها هم اضافهوزن داشتند تماس گرفت و از آنها کمک خواست و با آنها قرار یک جلسه دوستانه را گذاشت. از آن به بعد جلسات هفتگی با حضور این گروه در منزل خانم نیدچ برگزار میشد. جین نیدچ یک نسخه از رژیم خود را در اختیار دوستانش گذاشت و آنها با هم از موفقیتها و ناکامیهایشان در رعایت برنامه حرف میزدند. جین نیدچ میگوید: “من دریافتم به کسی احتیاج دارم که با او حرف بزنم و حرفهایش را بشنوم و دریافتم همانقدر که من به این ارتباط نیاز دارم، دیگران هم نیاز دارند.”
جین نیدچ تا اکتبر ۱۹۶۲ هفتاد و دو پوند وزن کم کرد و گروه دوستان او هم همگی وزن کم کردند و کمکم دریافتند که موضوع کاهش وزن چیزی فراتر از یک رژیم غذایی است. آنها دریافتند که کاهش وزن موضوعی مربوط به تغییر عادتهاست و تغییر عادتها نیازمند همراهی و حمایت و تشویق دلسوزانه دوستان و اطرافیان است.
گروه اولیه خانم نیدچ به سرعت گسترش پیدا کرد و هنوز سه ماه نگذشته بود که چهل نفر به گروه وی پیوستند و دیگر به سختی در آپارتمان او جا میشدند. در طول یک سال بعد، جین نیدچ مسئولیت گروههای مشابه را در نیویورک به عهده گرفت و وقتی در سال 1963 یک تالار اجاره کرد تا اولین میتینگ عمومی خود را برگزار کند، با این که تبلیغی نکرده بود، ۴۰۰ نفر در برنامهاش شرکت کردند.
جین نیدچ بعدها بزرگترین و محبوبترین برنامه کاهش وزن دنیا را تاسیس کرد: برنامه Weight Watchers و از سال ۱۹۶۸ که برنامه Weight Watchers در اختیار عموم قرار گرفت تا به حال دهها میلیون نفر به عضویت آن درآمدهاند.
□
نام جین نیدچ در سایت معتبر PBS در یک فهرست ۶۴ نفره با عنوان “چه کسی آمریکا را ساخت؟” در کنار افرادی چون هنری فورد، والت دیسنی، توماس ادیسون، الکساندر گراهام بل و تد ترنر آمده است. با ابتکار جین نیدچ، عنصر حمایت و پشتیبانی (Support) وارد برنامههای کاهش وزن شد و امروزه برنامههای معتبر کاهش وزن، هر یک به نوعی از این عامل برای بهبود نتایجشان استفاده میکنند.
نویسنده: دکتر فرید ذاکر – طراح برنامه کاهش وزن سیبیتا