من یک زن افسرده بودم که با دارو شادی را تجربه میکردم. دوره داروهایم تمام شد و من با سیبیتا آشنا شدم. سه هفته پیش وقتی به مطب دکترم که از قبل مقرر شده بود رفتم در مقابل احوالپرسی او پاسخم این بود: من امروز آنقدر خوشحالم و این روزها شادی را تجربه میکنم که در سال گذشته داروها به من میدادند. و حالا به شما میگویم که این شادی و امید از تغییراتی است که سیبیتا موجبش بود. تغییراتی که حالا امروز مال من است و نه یک چیز خارجی از بیرون. امروز برای من در سیبیتا کاهش وزن هدف دوم است. من شادم و با امید و شادی زندگی خواهم کرد.
خانم س ج