چرخه افکار منفی

شاید مهم‌ترین دلیل مشکلات و ناراحتی‌های ما آدم‌ها، ناآگاهی‌های ماست! شاید بایستی بیشتر به چرخه افکار، احساسات و رفتار توجه کنیم.
شاید اغلب مواقع حتی ناخواسته خود را گرفتار این چرخه کرده‌ایم و آنقدر در آن مانده‌ایم که خودمان و زندگیمان در افسردگی و ناامیدی غرق شده است!
مدتی است که با مراجعان این مسئله را در میان می‌گذارم و می‌بینم که حدس من درست بوده است. خیلی از زن‌ها و مردهای ما، حتی نوجوانان به نوعی گرفتار این چرخه هستند. زمانی که آگاه‌شان می‌کنم و آن‌را می‌نویسم و می‌بینند، حیرت زده می‌پرسند: آیا واقعیت دارد؟ حال زمانی که بعد از یک هفته جلسه بعدیشان فرامی‎‌رسد، متوجه می‌شوم که با شادمانی و غرور می‌آیند و می‌نشینند، در جلسه اعتراف می‌کنند که قسمت بزرگ ناراحتی‌‌ها، خشم‌ها، پرخوری‌ها و بی‌توجهی‌هایشان به زندگی، از آن نقطه منشا می‌گیرد.
چقدر خوب می‌شود که چرخه افکار منفی را قبل از اینکه خرابی‌های بیشتری به بار بیاورد بشناسیم و بشکنیم.

روانشناس سیبیتا

چرخه افکار منفی بیشتر بخوانید »

شروع متفاوت

خانم «ی» جلسه اولشان بود که به سیبیتا مراجع می‌کردند. ایشان با یکی دیگر از مراجعین سیبیتا نسبت فامیلی داشتند و از این طریق با این مجموعه آشنا شده بودند. تعریف می‌کردند که چطور شده بعد از اینکه کلی رژیم گرفتند، طب سوزنی داشتند، بالن داشتند و. . . دوباره خواستار شروع برنامه کاهش وزن شدند.
می‌گفتند خواهرشوهرم به من گفت: نوشین تا حالا از غذا خوردنت لذت بردی؟ تا حالا شده با آرامش غذا بخوری و نگران کالری دریافتیت نباشی؟ هر چیزیو که دوست داری و بخوری و لاغر بشی؟! برای من اتفاق افتاده! من توی سیبیتا با لذت، بدون هیچ سختی و عذاب‌ وجدانی، یا بهتره بگم خیلی دلپذیر وزن کم می‌کنم.
به همین دلیل خانم «ی» تصمیم به کاهش وزن مجدد گرفتند، اما این‌بار با یه روش صحیح و جامع.

مشاور سیبیتا

شروع متفاوت بیشتر بخوانید »

تصمیم آگاهانه

من همیشه یک هفته قبل از عادت ماهانه‌ام ولع عجیبی به غذا پیدا می‌کنم و به شدت عصبی می‌شوم این ماه هم اینطور بود ولی توانستم خودم را کمی کنترل کنم. مثلا ناهارم را که خوردم و کاملا سیر بودم، می‌خواستم زنگ بزنم که غذا برایم از رستوران بیاورند ولی با خودم گفتم تو که منع غذایی نداری! برای شب اینکار رو بکن و مخصوصا رفتم و خوابیدم، وقتی بیدار شدم دیگر آن حس را نداشتم.

خانم م م

تصمیم آگاهانه بیشتر بخوانید »

چه‌ کار کنیم بچه‌هایمان کمتر هله هوله بخورند

خوراکی‌های حاضر و آماده نه فقط برای ما بزرگتر‌ها که برای بچه‌ها هم خوشایند و وسوسه انگیزند. حتی اگر فرزند شما زیاد سراغ خوراکی‌های کم ارزش مثل نوشابه و فست فود می‌رود باز می‌توان به او یاد داد دست از خوردن آن‌ها بردارد، این کار شاید سخت باشد، اما شدنی است.
آموزش عادت‌های سالم به بچه‌ها در سنین پایین می‌تواند الگویی برایشان باشد که با تبعیت از آن در تمام طول زندگیشان از غذاهای چرب و پرکالری دوری کنند. تغییر روش از غذاهای بی‌خاصیت به انتخاب‌های سالم به فرزندتان کمک می‌کند وزن متناسب و سالمی هم داشته باشد.
قدم اول: هرچه هله هوله در خانه است دور بریزید تا افراد خانواده کمتر در معرض وسوسه خوردنشان قرار گیرند. با دور ریختن هله هوله‌ها امکان اینکه فرزندتان بهانه آن‌ها را بگیرد هم کمتر می‌شود چون می‌داند به سهولت در دسترس نیستند.
قدم دوم: با فرزندتان دربارۀ اقداماتی که برای تشویق به تغذیه سالم انجام می‌دهید صحبت کنید. بچه‌ها تغییر روش ما را درک می‌کنند، مهم است که به آن‌ها بگویید چرا تصمیم گرفته‌اید که این تغییرات را ایجاد کنید.
موضوعاتی که با سن و سالشان تناسب دارد را برایشان مطرح کنید مثلاً اینکه چرا غذاهای سالم مهمند و چطور می‌توان در مهدکودک یا مدرسه انتخاب‌های غذایی بهتر داشت. ضمناً لازم است همه کسانی که با فرزندتان سر و کار دارند مثل معلم، مربی و اعضای دیگر خانواده را در جریان بگذارید که قصد دارید مصرف هله هوله فرزندتان را کم کنید.
قدم سوم: هر روز فرزندتان را با یک صبحانه سالم شروع کنید مثلا به جای غذاهای چرب و شیرین، به او غلات کامل همراه با شیر بدون چربی و یک تکه میوه بدهید. صبحانه سالم گرسنگی را مهار می‌کند و به فرزندتان انرژی لازم برای داشتن تمرکز در طی روز را می‌دهد. اگر فرزندتان دچار کمبود انرژی شود ممکن است سراغ هله هوله برود و خوردن صبحانه می‌تواند از این اتفاق جلوگیری کند.
قدم چهارم: موقع خرید فرزندتان را همراه خودتان ببرید. از او بخواهید خوراکی‌های سالم را انتخاب کند، یا سبزی‌ و میوه‌های رنگارنگ را برای استفاده در ناهار یا شام بعدی بردارد. با شرکت‌دادنِ فرزندتان در تصمیم‌گیری‌های غذایی، خانواده امکان اینکه خوراکی‌های سالم را دست کم امتحان کند بیشتر می‌شود.
قدم پنجم: خوراکی‌های مناسب از قبل برای فرزندتان آماده و بسته بندی کنید. مثلاً برش‌های سیب و هویج با پنیر کم‌ چربی، این بسته‌ها را همیشه در یخچال داشته باشید. خیلی وقت‌ها بچه‌ها سراغ هله هوله‌ها می‌روند چون در بسته‌بندی‌های آماده در اختیارشان است. با در دسترس قراردادن خوراکی‌های سالم، احتمال اینکه فرزندتان به‌جای انواع ناسالم، بیشتر سراغ آن‌ها برود افزایش می‌یابد.
قدم ششم: با تشخیص و تشویق به موقع رفتارهای غذایی سالم در فرزندتان این رفتار‌ها را تقویت کنید. وقتی کاری می‌کنید که فرزندتان بابت انتخاب‌های درستش احساس خوبی داشته باشد تشویقش کرده‌اید که به رفتار درستش ادامه بدهد.
نکته‌ها:
_فراموش نکنید که شما نقش یک الگو را برای فرزندتان بازی می‌کنید، پس خود شما هم باید انتخاب‌های سالم داشته باشید. با خوردن غذاهای سالم و پرهیز از هله هوله‌ها، نمونه رفتاری خوبی برای فرزندتان خواهید بود.
_وقتی تصمیم می‌گیرید غذاهای بی‌خاصیت را از برنامه غذایی فرزندتان کنار بگذارید مهم است که در این راه محکم و ثابت قدم باشید. اگر فرزندتان فکر کند قرار است کوتاه بیایید و به او اجازه دهید غذاهای سرخ کرده و نوشابه‌های جورواجور بخورد احتمال موفقیتتان در تغییر برنامه غذایی او کم خواهد بود.
تاکید بر نظم و انضباط غذایی و اصرار بر درست خوردن، در موفقیت شما نقش حیاتی دارد.

چه‌ کار کنیم بچه‌هایمان کمتر هله هوله بخورند بیشتر بخوانید »

هیچ چیزی مانع نمی‌شود

من در گذشته تصور می‌کردم آنقدر مشغله من زیاد است، که فرصت ندارم ورزشی را انجام دهم و یا حتی پیاده‌روی کنم! اما مدتی است که پیاده‌روی به مدت یک ساعت جزئی از زندگی من شده، به طوریکه اگر یک روز به دلایلی نتوانم انجام دهم انگار یک چیزی را گم کرده‌ام!
برای ایجاد انگیزه بیشتر از خواهرم خواستم که با من همراه شود.
چیزی که برایم جالب است اینکه نه تنها وقت کم نمی‌آورم بلکه بهتر از گذشته توانسته‌ام برای زندگیم برنامه‌ریزی کنم و تقریبا به همهٔ کار‌هایم می‌رسم.

خانم الف ش

هیچ چیزی مانع نمی‌شود بیشتر بخوانید »

من و کلاه‌خود لیمویی

این روز‌ها پس از آشنا شدن با سیبیتای عزیز و لذت بردن از غذا همه‌اش به این فکر می‌‌کردم که چی‌کار کنم وقتی سر کار هستم بعد از ناهار یکباره پرت نشم وسط این همه شلوغی و استرس، وقتی آقای دکتر گفتن سعی کن از تمام حس‌هات هنگام غذا خوردن استفاده کنی این ایده به ذهنم رسید.
من عاشق لیموترش هستم و تقریبا همیشه با خودم لیموترش دارم و روی سالاد و غذام لیموترش می‌ریزم، حالا کاری که می‌کنم بعد از ریختن آب لیموترش روی غذام، پوستش رو کنار می‌زارم و بعد از تموم شدن غذا یه چند دقیقه‌ای به خوردن پالپ‌های لیموترش مشغول می‌شم.
خیلی لذت بخشه، حس پوست لیموترش زیر دستم با اون بوی قوی و ترشی که داره و طعمش که نه فقط با زبون و سقف دهنم بلکه با تمام دندون‌هام اونو حس می‌کنم.
با رنگ زیبایش چشمم رو نوازش می‌ده و صدای پالپ‌هاش توی گوشم یه موسیقی خوبه که من‎‌رو برای برگشتن به سرکار آماده می‌کنه.
این کار برای من و همکارم که با هم غذا می‌خوریم به یه بازی تبدیل شده که کی کلاه‌خود (این اسمیه که ما برای پوست لیموترش گذاشتیم) قشنگ‌تری درست می‌کنه!
اینجوری خوردن ناهار سرکار برای من به یه زمان لذت بخش تبدیل شده.

خانم ن خ

من و کلاه‌خود لیمویی بیشتر بخوانید »

انتخاب درست

یکی از مراجعین جلسه یک، از دلایل انتخاب این برنامه می‌گفتند: پدر من بر اثر جمع شدن چربی به دور قلبش فوت کرد! به همین دلیل من تصمیم گرفتم هرچه‌ زو‌د‌تر از دست این چربی‌های اضافه خلاص شوم و به دنبال سریع‌ترین راه ممکن رفتم، یکی از آن‌ها دستگاه‌های لاغری بود که گفته می‌شد چربی‌ها را قطعه قطعه می‌کند و از راه ادرار دفع می‌کند.
به نظرم این موضوع عجیب آمد، به خاطر همین تحقیقات گسترده‌ای کردم و متوجه شدم که شاید درصد خیلی کمی از این چربی‌ها به این صورت از بین بروند اما بقیه آن‌ها در مناطقی مانند دیواره رگ‌ها، دور قلب، دور کبد و. . . نفوذ می‌کنند یعنی به جای اینکه از بین بروند در مناطق مختلف بدن پخش می‌شوند!
ترسیدم مانند پدرم به بیماری‌های قلبی دچار شوم، به همین خاطر تصمیم گرفتم به جای اینکه سطحی و سریع لاغر شوم، آنهم به قیمت از دست دادن سلامتیم، در مدت طولانی‌تری با برنامه‌ای صحیح وزنم را کم کنم و همهٔ چربی‌های اضافه‌ام را از بین ببرم.
همون چربی‌هایی که امکان داره یه روز باعث مرگ من هم بشوند!

انتخاب درست بیشتر بخوانید »

هراس

پیشرفت و ترقی همیشه با مخاطره همراه است. نمی‌توانید به پله دوم برسید در حالی که همچنان روی پله اول ایستاده‌اید! پس سعی کنید قدم اول را بردارید، شاید این قدم زندگی شما را متحول می‌کند.
اگر تصمیم گرفته‌اید کاهش وزن داشته باشید، رویای خود را تحقق بخشید و بدانید تنها کسانی که جرات باختن دارند، برنده‌های بزرگ می‌شوند.
اگر فکر می‌کنید که چندین بار رژیم گرفته‌اید و نتیجه‌ای نداشته است و برایتان سخت است که راه جدیدی را شروع کنید و احساس ترس به شما دست می‌دهد، به یاد زمانی بیفتید که به رغم هراس موفق شدید!
به یاد زمانی بیفتید که برای اولین بار می‌خواستید به داخل استخر شیرجه بزنید، چه حالی داشتید؟ احتمالا آب از آنچه به واقع بوده عمیق‌تر نشان می‌داد و می‌ترسیدید!
بله! شما ترس را احساس کردید، اما از جایی شجاعت قرض گرفتید و به درون آب پریدید. مدتی بعد عملتان را تکرار کردید و دیری نگذشت که هراس هرچه بود تمام شد!
پس تامل نکنید. برای کاهش وزن از همین امروز شروع کنید و قدم اول را بردارید، با افکار منفی خود مقابله کنید و به جنگ ترس‌هایتان بروید تا پیروزی عایدتان شود.

روانشناس سیبیتا

هراس بیشتر بخوانید »

واقعا شرمنده شدم!

روانشناس: اثر یادداشت نویسی بود نه؟
مراجع: وای خدا! باورتون نمی‌شه اگه بگم از وقتی شروع به نوشتن کردم چه چیزهای وحشتناکی دستگیرم شد!
روانشناس: چه چیزهایی؟ می‌توانید مثال بزنید؟
مراجع: آره حتما، من مثل یک قطار از ایستگاه اول که درب ورودی منزل بود راه می‌افتادم و ذره ذره خوراکی می‌خوردم تا انتهای ایستگاه که اتاق خودم بود و همیشه با شیرینی و شکلات‌های رنگارنگ از خودم پذیرایی می‌کردم.
آخه مگه می‌شه کنکوری باشی و تنقلات نخوری! تازه بعدشم می‌گفتم من که چیزی نخوردم! احساس ضعف می‌کنم و همش گرسنمه. . .
روانشناس: یادتون هست که اوایل برنامه هم به خاطر عمل آپاندیس می‌گفتید تنبل شدید و تحرک ندارید و نمی‌توانید یادداشت بنویسید!؟
مراجع: آره یه جور بهانه بود، خودمو توجیه می‌کردم که از انجامش فرار کنم! وقتی شروع به نوشتن کردم به عمق فاجعه پی‌بردم، از خودم خجالت کشیدم، درست مثل یه جاروبرقی همه چیز رو می‌خوردم.
روانشناس: الان چی؟ نوشتن بهتون کمک کرد؟
مراجع: بیشتر از اون چیزی که فکر می‌کردم! من فهمیدم چقدر، کی، کجا و چه‌وقت‌هایی بیشتر می‌خورم، تنقلات اضافه رو از معرض دیدم حذف کردم، متوجه شدم خیلی وقت‌ها که غذا و خوراکی می‌خوردم در واقع گرسنه نبودم و حتی گاهی بی‌میل بوده‌ا‌م و یادم می‌رفت چی دارم می‌خورم! اما حالا دقیقا میدونم چه چیزایی رو می‌خورم و برنامم نظم پیدا کرده‌.
خلاصه همه چی بهتر شده.
من فهمیدم که شروع یک تصمیم درست و منطقی برای کاهش وزن درست، از یادداشت نویسی شروع میشه و الان دلیل تاکیدهای شما رو برای انجام دادن آن درک می‌کنم و از شما ممنونم.
روانشناس: به شما تبریک می‌گویم و برایتان صمیمانه آرزوی موفقیت دارم.

روانشناس سیبیتا

واقعا شرمنده شدم! بیشتر بخوانید »

قصۀ من و نان سنگک عزیزم

من قبلا هیچ‌وقت از مزه نان سنگک لذت نمی‌بردم و همیشه به اجبار به خاطر داشتن سبوس اونو می‌خوردم. اگر هم در وعده غذایی که داشتیم فقط نان سنگک بود، من از مواد غذایی بیشتری در کنارش استفاده می‌کردم که مزه‌ نان‌ رو متوجه نشم و سریع قورتش می‌دادم!
یک شب که می‌خواستم کام خوردن رو تجربه کنم سالاد الویه داشتیم به همراه نان سنگک و من اصلا حواسم نبود که نان سنگک رو دوست ندارم!
یه لقمه کوچک ورداشتم و کام خوردم و در همین حین. . . یه مزه جدید رو حس کردم! جالب بود واسم می‌خواستم دوباره اون مزه رو تجربه کنم پس یه لقمه دیگه هم ورداشتم و اون مزه جدید دوباره تکرار شد! اون لحظه فهمیدم چقدر نان سنگک خوشمزس و من نمی‌دونستم!
واقعا تجربه فوق‌العاده‌ای بود. اونقدر عالی بود که من چند تکه نان رو بدون هیچ غذایی در کنارش خوردم.
یه حس جدید داشتم، یه طعم جدید داشت لقمه من.
از اون موقعه به بعد نان سنگک شد نان مورد علاقه من! و من واقعا دوستش دارم و از خوردنش لذت می‌برم.
خدایا ممنونم که نعمت‌های مختلفی رو به ما دادی تا ما تجربه‌های خوب و لذت‌بخش داشته باشیم.

مشاور سیبیتا

قصۀ من و نان سنگک عزیزم بیشتر بخوانید »

پیمایش به بالا
مشترک گاهنامه سیبیتا شو
ایمیلت را وارد کن و دکمه اشتراک را بزن
خواندنی‌ها، دیدنی‌ها و شنیدنی‌های جذاب سیبیتایی
ثبت نامت انجام شد
منتظر شماره‌های بعدی گاهنامه سیبیتا باش