وعده به وعده

 

وعده به وعده – قسمت بیست و دوم

مترجم: دکتر فرید ذاکر | مدیر و طراح برنامه سیبیتا

 

وعده به وعده

 

 ورود

آیا می‌توانید همین امروز یک دوستی نامشروط با خودتان برقرار کنید؟ با قدی که دارید، وزنی که دارید، میزان هوشی که از آن برخوردارید، بار دردی که به دوش می‌کشید؟
(پما چودرون . از همانجا که هستید شروع کنید)
وقتی وارد فضای خوردن می‌شوید چه در سر دارید؟ آیا ذهنتان سرشار از دوست داشتن خود است؟ آیا دوستی با خود را عقب می‌اندازید و به زمانی که قد و وزن و شکل دلخواهتان را پیدا کنید موکول می‌کنید؟ اگر چنین است همین حالا به عشقی که جایش در زندگیتان خالیست فکر کنید.
اگر برای مدتی کوتاه مشکلات را به حال خود بگذارید، چه می‌شود؟ حتی اگر روز بدی داشته‌اید، اگر با خود کمی پذیراتر باشید چه می‌شود؟
مهم نیست در زندگیتان چقدر از عشق محروم بوده‌اید، شما در هر صورت شایستگی یک دوستی بی‌قید و شرط را دارید.
افکار مشروط شما در طول زمان شکل گرفته‌اند. می‌توانید بدون این که قضاوتی درباره‌شان داشته باشید به خود اجازه شنیدن و احساس کردنشان را بدهید. این را هم بدانید که این افکار از شما جدا هستند. شما می‌توانید خود را کاملا بدون قید و شرط همانطور که هستید بپذیرید.

 


افکار مشروطتان را ارزیابی کنید.
خود را بپذیرید و با خود دوستی نامشروط برقرار کنید.

 

 

وعده به وعده

 

 انتخاب

شما می‌توانید مایع ظرفشویی را روی ظرفهای کثیف بریزید و بگذارید روزها و هفته‌ها آنجا بماند، اما تا زمانی که با دستهای خود شروع به سابیدن نکنید هیچ چیزی تمیز نمی‌شود.
(دونالد آلتمن . مهربانی زنده)
آیا در انتخاب‌های غذاییتان کاهل هستید؟ آیا به کمتر از آنچه لایقش هستید رضایت می‌دهید؟ آیا راه آسان را در پیش می‌گیرید، مثلا راه غذاهای دم‌دستی و فست فود را، تا مجبور نشوید درباره تهیه غذا خود را به فکر و زحمت بیندازید؟
یک لحظه فرض کنید که مضطرب و گرسنه هستید. حال بدون تامل به اولین انتخاب غذایی یا رستورانی که به ذهنتان می‌آید فکر کنید. پاسختان هر چه باشد بدانید که مجبور نیستید همین واکنش فوری و ناخودآگاه را در زندگی واقعی هم داشته باشید.
حالا از شما می‌خواهم دوباره فرض کنید که مضطرب و گرسنه هستید و مثل حالت قبل اولین غذا یا رستورانی را که در ذهنتان پیدا می‌شود تصویر کنید. حال یک نفس طولانی و آگاهانه بکشید و با خود بگویید من می‌توانم غذاهایی را انتخاب کنم که در این لحظه مرا درست و کامل تغذیه کنند. اجازه دهید یک غذا یا رستوران دیگر در منظر ذهنتان جایگزین شود. خود را تجسم کنید که دارید این غذای جدید را صرف می‌کنید.

 


امروز از روی قصد و آگاهی،
یک انتخاب غذایی انجام دهید.

 

 

وعده به وعده

 

 تدارک

یکی از ضروریات یک استاد چای دانش رفت و روب و شستشوست،
چون در شستن و رفتن، هنری ارجمند نهفته است.
(کاکوزو اوکاکورا . کتاب چای)
آیا تا به حال به شکلی ماشین‌وار و خودکار به تدارک غذا پرداخته‌اید؟ وقتی چنین اتفاقی می‌افتد ممکن است دیگر زیبایی آنچه در آشپزخانه و دور و برتان است و می‌تواند به تدارک غذایتان رنگ و جلا بخشد، آنطور که هست به چشمتان نیاید.
این موضوع مرا به یاد داستان آن پسری می‌اندازد که قرار بود کوره‌راه راه منتهی به رستوران کوچک پدرش را تمیز کند. پسر جارو زد و جارو زد و هر شاخ و برگ و خاشاک ریزی را جمع کرد تا این که آنجا کاملا پاک و تمیز و مرتب شد. اما پدر از نتیجه کار راضی نبود. وقتی پسر علت را پرسید پدر گفت تمیز کردن واقعی همیشه قدری از زیبایی ذاتی و طبیعی را باقی می‌گذارد.
مثلا یک اتاق چای ژاپنی از چوب طبیعی ساخته می‌شود و با چابانا یا گلهای زیبایی که با رنگهایی نمادین با ظرافت کنار هم چیده و آراسته شده‌اند تزئین می‌شود.

 


چه رد و نشانی از طبیعت را
می‌توانید به روند تدارک غذایتان بیفزایید.

 

 

وعده به وعده

 

 آداب

برای رسیدن به آرامش و رحمت و غذای روح دعا کنید، همینطور برای خرد و هدایت، چرا که همه اینها مطلوبند. اما سیب‌زمینی‌ها را هم فراموش نکنید.
(جان تایلر پتی . دعاها و سیب‌زمینی‌ها)
دعای زمان غذای شما چگونه شما را تحت تاثیر قرار می‌دهد؟ آیا شما را به یک قلمرو مقدس می‌برد؟ یا شما را در واقعیت مادی غذا و خوردن محدود می‌کند؟ حقیقت این است که هر دو وجه به یک اندازه مهم هستند و هر دو در کنار هم نشانگر آنند که چگونه آداب زمان غذا، ماده و معنا را به شکلی موزون و همساز با هم پیوند می‌دهد.
دعای زمان غذا علاوه بر فراخوانی امر قدسی می‌تواند یک بینش جدید هم نسبت به غذا به شما بدهد. به این ترتیب: زمانی که آماده خواندن دعای زمان غذایتان می‌شوید توجهتان را به غذای پیش رویتان معطوف کنید. یک لحظه صرف این کنید که انتخاب‌های غذایی موجود را بررسی کنید. می‌توانید این کار را بعد از دعایتان هم انجام دهید و به این ترتیب لحظه‌ای فرصت خواهید داشت تا دریابید غذاها به شما چه می‌گویند.
اجازه دهید جسمتان با این غذاها به هارمونی و هماهنگی برسد. سپس با تمام وجود قدردان این زنجیره هستی شوید که شما، زمین و غذا را که سبب تداوم زندگی شماست با هم پیوند می‌دهد. آنگاه غذاهایی را برگزینید که شمتان می‌گوید برایتان در این لحظه بهترین است.

 


وجه معنوی و مادی غذا را از طریق دعای زمان غذا تجربه کنید.

 

 

وعده به وعده

 

 تناول

دیدن گول‌زننده است. خوردن است که واقعیت را آشکار می‌کند.
(جیمز تربر . حکایت‌های جدید برای دوران ما)
دیدن فقط یکی از حواس شما را درگیر می‌کند. اما غذا یک تجربه حسی پرقدرت است که همه حواستان را درگیر می‌کند. عجیب نیست که شما فریفته منظره و عطر و طعم و حسی که از لمس کردنش دارید بشوید. (همچنین می‌توانید صدای غذا را موقع جویدنش بشنوید.)
برای تجربه کردن یک مدیتیشن غذایی، لازم است آگاهی نسبت به همه حواستان را تمرین کنید.
یک. قوه بیناییتان را به کار گیرید تا با دقت تمام رنگ و شکل غذا را ببینید.
دو. عطر غذا را استشمام کنید. هم قبل از پختن و هم بعد از آن. آیا می‌توانید غذای تازه را از غذای مانده تشخیص دهید؟
سه. به طعم غذا توجه نمایید به این ترتیب که اجازه دهید غذا یک مدت طولانی در دهانتان بماند، آن را خوب بجوید و همه طعمی را که برای عرضه دارد استخراج کنید. آیا این طعم را دوست دارید یا دوست ندارید؟
چهار. جزئیات بافت غذا را در هنگام جویدن تجربه کنید.
پنج. به صدای خوردن و جویدن و قرچ‌قروچ و خارت‌خارت غذا در دهانتان توجه کنید.

 


غذا را با تمام حواس خود عمیقا تجربه کنید.

 

 

وعده به وعده

 

 ارتباط

و او از عیسی پرسید: همسایه من کیست؟
(انجیل لوقا)
وقتی صحبت غذا و خوردن در میان باشد همسایه حقیقی شما کیست؟ داستان سامری نیکو در انجیل به این سوال جواب می‌دهد. همسایه کسیست که با طیب خاطر به کسی که رنجور و پریشان است غذا پیشکش کند، حتی اگر یک غریبه باشد. اما در زندگی واقعی نشان دادن محبت به آدمهای غریبه، از طریق غذا، خیلی راحت نیست و ممکن است سبب تشویش خاطر شود.
من یک خانواده مرفه را می‌شناسم که سر زدن به هیچ فروشگاه غذایی مهمی را از دست نمی‌دهند، با این حال والدین خانواده هر سال در روز شکرگزاری بچه‌ها را به محل اسکان بی‌خانمان‌ها می‌برند و همه خانواده در غذا دادن به بی‌خانمان‌ها شرکت می‌کنند. یکی از والدین به من می‌گفت من می‌خواهم فرزندانم بدانند مردمانی هم هستند که بهره کمتری از دنیا دارند و به یاری دیگران نیاز دارند.
آیا می‌توانید به دیگران دلسوزی نشان دهید و در عین حال احساس راحتی هم داشته باشید؟ شاید برایتان سخت باشد. اما می‌توانید وقتی فرصتش پیش می‌آید با تشویش‌هایتان مواجه شوید و غذایتان را با همسایه‌هایی که در زندگی بخت و اقبالی مانند شما نداشته‌اند تقسیم کنید.

 


لازم نیست دنیا را تغییر دهید،
فقط کافیست چشمان خود را باز کنید
و نسبت به نیازمندان پذیراتر باشید.

 

 

وعده به وعده

 

 عزیمت

به هر اندازه اهل رها کردن و دل کندن باشید به همان اندازه خوشحالی نصیبتان می‌شود.
اگر کاملا رها کنید و دل بکنید، کاملا آزاد و رها خواهید شد.
(آچان چا . راهب بودایی)
وقتی زمان غذا را پشت سر می‌گذارید آیا همچنان به غذا فکر می‌کنید؟ مثلا اگر رژیم داشته باشید ممکن است هنوز گرسنه باشید یا به رضایت خاطر نرسیده باشید؛ یا ممکن است به این فکر کنید که چطور می‌توانید در وعده بعدی به برنامه غذاییتان پایبندتر باشید.
وقتی در چنین شرایطی هستید پیشنهاد من به شما از این قرار است: به جای زندگی کردن در گذشته، نسبت به زمان حال هشیار باشید و همین لحظه فارغ از غذای اکنون را مغتنم بشمارید. بعضی اوقات اگر برای یک چیز جایگزین داشته باشید رها کردن آن آسان‌تر خواهدبود. حالا که غذایتان به پایان رسیده است طبیعتا می‌توانید لحظات فارغ از غذای بین وعده‌ها را درک کنید و غنیمت بشمارید.
به فضای بین وعده‌های غذاییتان به عنوان یک روزه دوره‌ای و مقطعی نگاه کنید که فواید زیادی در بر دارد. همانطور که در بسیاری از سنن و مذاهب معمول است، روزه می‌تواند به جسم شما استراحت دهد. پایبندی به این روزه دوره‌ای، تا وعده بعد تمرکز شما را افزایش می‌دهد و از خرده‌خواری‌هایتان می‌کاهد.

 


بین وعده‌های غذایتان، لحظات فارغ از غذا را مغتنم شمارید.

 



صفحه قبل               صفحه بعد


پیمایش به بالا
مشترک گاهنامه سیبیتا شو
ایمیلت را وارد کن و دکمه اشتراک را بزن
خواندنی‌ها، دیدنی‌ها و شنیدنی‌های جذاب سیبیتایی
ثبت نامت انجام شد
منتظر شماره‌های بعدی گاهنامه سیبیتا باش