زیرا که اگر نان را از روی بیاعتنایی بپزی،
نان تلخی میپزی که خورنده را فقط نیمسیر میسازد.
(جبران خلیل جبران . پیامبر) آیا شده به موضوع غذا طوری نگاه کنید که انگار مایه مزاحمت شماست و چیزیست که باید پشت سر گذاشته شود تا بتوان به کارهای مهمتر پرداخت؟ آیا با بیتفاوتی یا تردید سروقت غذا میروید و فقط میخواهید هر چه زودتر از شرش خلاص شوید؟
این روش البته ممکن است چند دقیقهای در وقتتان صرفهجویی کند اما از سوی دیگر ممکن است مانع از ارضای حس گرسنگیتان شود، چرا که غذا خوردن بسیار فراتر از رساندن غذا به بدن شماست و در واقع نمادیست از تغذیه شما در تمام سطوح، از احساسی گرفته تا مادی.
اگر به طور معمول نسبت به وعده غذایی بعدیتان بی اعتنا هستید، ممکن است این حالت حاکی از کمبود عشق و دوستی با خودتان باشد که باید فکری دربارهاش کرد تا از این حالت شفا یابید. توجه کنید کی چنین احساسی به شما دست میدهد و کی چنین حالتی دارید. حال فکر کنید اگر به دیده احترام به وعدههای غذایی خود بنگرید چه اتفاقی میافتد.
□
درباره بیاعتنایی زمان غذا تامل کنید
و این که احترام به غذا چه احساسی دارد.
انتخاب
پستانداران قویترین قوه شامه را دارند و صاحب بهترین بینیهای موجود هستند.
(لیال واتسون . عضو جاکوبسون و طبیعت حیرتانگیز بویایی) من و همسرم به تازگی از یک بازارچه دیدن کردیم که غذاخوریهای متعدد داشت. با هم وارد خیلی از آنها شدیم تا منوهایشان را ببینیم، اما هنوز در انتخاب دودل بودیم که وارد یک غذاخوری با رایحهای دلانگیز شدیم. من فورا گفتم بیا اینجا غذا بخوریم.
آیا تا به حال حسی شبیه به این را تجربه کردهاید؟ اگر یک وقت مطمئن نبودید چه غذایی را برای خوردن انتخاب کنید بگذارید قوه بویایی پیشرفتهای که در اختیار دارید به کمکتان بیاید. قوه بویایی مثلا میتواند کمکتان کند لبنیات و ماهی و گوشت مانده و تازه را از هم تشخیص دهید. همینطور میتواند کمک کند تشخیص دهید آیا میوهها و سبزیها کاملا رسیدهاند یا نه.
خود را عادت دهید بیشتر و آگاهانهتر از بینیتان استفاده کنید. به این ترتیب ممکن است دریابید وجه انرژی وجود شما در این لحظه چه غذایی میطلبد.
□
حس بویاییتان را به کار گیرید تا در انتخاب غذای امروز کمکتان کند.
تدارک
با هر غذا همچنان که یک ضیافت چشایی برپا میکنید، یک ضیافت بصری هم برپا کنید.
(دانیل جونز . آشپزی با روح) یک غذای خاص و خاطرهانگیز را در زندگیتان به خاطر بیاورید، چه در یک رستوران بوده باشد و چه در خانه یک دوست. آیا فضا و محیط را هم به یاد میآورید؟ آیا به شما حسی از گرما و شادی میداد که حس خوب غذا را تقویت میکرد؟
اهمیت غذاهای تعطیلات، سالگردها و تولدها فقط به خاطر خود غذاها نیست. مثلا یک جشن تولد به خاطر تزئینات زیبا، کیک تزئین شده و چیدمان شادیبخش میز هم خاص و به یادماندنی میشود.
لازم نیست منتظر یک مناسبت خاص باشید تا میز غذا و محیط دور و برتان را احترامبرانگیز و بامعنا سازید. گرما و گیرایی خانه شما نقش یک عامل اشتهابرانگیز را بازی میکند که توجه شما را بر لحظه حال متمرکز میکند. برای باز هم بهتر کردن شرایط میتوانید به شمعهای روشن و رایحهدرمانی هم فکر کنید. گیاهان خوشبو، گلها و رستنیهای دیگر هم میتوانند فضای غذاخوری شما را جذاب سازند.
□
یک عنصر جدید به فضای غذاخوردنتان بیفزایید.
آداب
برای اصلاح خود بکوشید فقط به خاطر دستیابی به کمال،
آنگاه مردمان از شما پیروی خواهند کرد.
(ارسطو) آیا دعای زمان غذایتان را از فرط تکرار حفظ شدهاید؟ آیا به چشم یک اجبار به آن نگاه میکنید؟ یا به خاطر این که برایتان مهم است آن را میخوانید؟
مثلا خود من چه در منزل و چه در رستوران اغلب ترجیح میدهم یک دعای منحصر به فرد خلق کنم که مناسب همان لحظه باشد. شاید آدم جدیدی همغذای من شده باشد یا شاید خود غذا خاطره خاصی را در من برانگیزد. نکته اینجاست که میتوانید لحظه حال را وارد دعای هر وعده خود کنید.
با این شیوه به جای این که یک دعا را طوطیوار فقط از بر بخوانید یک رویکرد آگاهانه به وجود میآورید. هر کاری که بدون توجه انجام شود چه خوردن باشد و چه خواندن دعا شما را از تجربه آگاهانه لحظه حال دور میکند. وقتی دعای شما با لحظه حال پیوند میخورد آنوقت است که زنده و تازه میشود.
کسی چه میداند؟ شاید شما هم بتوانید دیگران را ترغیب کنید همین کار را با دعایشان بکنند.
□
در این باره تامل کنید که چرا هنگام غذا دعا میخوانید.
امروز دعای زمان غذایتان را به خاطر خودتان بخوانید.
تناول
اگر در پی راه سادهای هستید تا از نحوه ارتباط مردم با خداوند سر درآورید،
به شیوه غذا خوردنشان نگاه کنید.
(برادر آلن) وقتی برادر آلن که یک راهب خوشمشرب و سفیدموست این مطلب را به من گفت به خنده افتادم. خیلی زود درک کردم که منظور او چیست. وقتی غذا یک بروز و تجلی معنویست، ارتباط شما با غذا و عالم معنا چگونه میتواند دو موضوع مجزا باشد؟
همچنان که تماشای دیگران جذاب است، تماشای خودمان هم از این منظر میتواند سودمند باشد. اگر سبک غذا خوردن شما نشان دهنده نحوه ارتباط شما با عالم بالاست، این ارتباط چه شکلی دارد؟ و شما چه تغییری میخواهید در آن بدهید؟
با استفاده از حضور ذهن و توجه میتوانید رابطهای را که دوست دارید بسازید. چه با غذا و چه با عالم بالا. قبل از خوردن هر لقمه برای این کار قصد کنید. بعد با عمل، قصدتان را تحقق بخشید. سپس حواس و افکارتان را هنگام خوردن زیر نظر بگیرید. اجازه ندهید هیچ چیزی از دامنه توجه و آگاهی شما بگریزد. هنگامی که انرژی معنوی هر لقمه از غذا را فرو میدهید، عمیقا حضور داشته باشید و سپاسگزار باشید.
□
با هشیاری و توجه به رابطه خود با غذا و موضوع خوردن دقت کنید.
ارتباط
هیچوقت سر میز شام جر و بحث راه نیندازید.
چون همیشه کسی که گرسنه نیست برنده میشود.
(ریچارد واتلی) هیچوقت موقع غذا جر و بحث کردهاید؟ یا حرفی زدهاید که بعد پشیمان شده باشید؟ اگر چنین تجربهای دارید حتما میدانید که در جر و بحث موقع غذا، هم برنده بحث و هم بازنده بحث، هر دو در اصل بازندهاند.
زمان غذا یک فرصت عالی برای تمرین شکیبایی و سعه صدر است، هم در ارتباط با موضوع خوردن و هم در ارتباط با دیگران. شکیبایی بدون بخشش، تحمل و مهربانی، واقعا قابل تجربه نیست.
اگر نمیتوانید شکیبا باشید، در این صورت میتوانید ریشههای ناشکیبایی خود را ارزیابی کنید. گهگاه، رنجش شخصی، خشم و توقع میتواند منجر به ناشکیبایی شود. توجه به اظهار نظرهای غیردوستانه دیگران(یا خودتان) در موقع غذا یک قدم اولیه خوب محسوب میشود. آنگاه باید هرآنچه میتوانید انجام دهید تا در همان لحظه ببخشید(یا طلب بخشش کنید). اگر از عهده این کار برنمیآیید، خوب است جستجوی ژرفتری انجام دهید تا به دلایل نامهربانی یا ناشکیبایی خود دست یابید.
□
هنگام غذای امروز
شکیبایی، تحمل و مهربانی را تمرین کنید.
عزیمت
به جای نفرین کردن تاریکی، بهتر است شمعی روشن کنید.
(کنفوسیوس) میتوانید احساسات و کشمکشهای بعد از غذایتان را نوعی تاریکی تلقی کنید. اما به محض این که این حقیقت را دریابید که این احساسات و کشمکشها چگونه شما و دیگران را به باد ایراد و انتقاد میگیرند، شمعی به دست میآورید که زندگیتان را روشن میکند.
واقعا ضرورت ندارد غذایتان را با احساس نگرانی، سرخوردگی یا تعارض درباره آنچه خوردید یا نخوردید پشت سر بگذارید. ضرورت ندارد میزان کالری غذایتان را به عنوان یادآور ناکامیتان با خود حمل کنید. در عوض، این فکرها را به همان شکل که هستند بپذیرید: یک چشمانداز محدود از رویدادها در این لحظه.
فکرهای شما هرگز دائمی نیستند و موقتیاند. اگر به دقت فکرهایتان را زیر نظر بگیرید، میبینید که هر فکر شروعی دارد و میانهای و پایانی. مثل ابرهای آسمان، فقط نگاهشان کنید که میآیند و میروند و به آنها نیاویزید. بگذارید این شیوه، شمع روشنیبخش امروزتان باشد.
□
بعد از غذای امروز، در میان احساساتتان
شمعی از آگاهی روشن کنید.