در یک روز گرم تابستانی و در جلسهی کاری که تا ساعت 2 طول کشید و من گرسنهی گرسنه بوی غذا هم که توی سالن پیچیده بود. من خوشبختانه سر میز جلسه نشسته بودم و حدود 40 نفر از افراد مهم دور میز نشسته بودند. یک دیس غذا شامل یک سیخ کباب و جوجه و پلوی چرب روبهروی من بود، اگر دفعهی قبل بود شاید یک دیس غذا را میخوردم ولی در حالیکه همهی کسانی که بعد از من غذا را براشون آوردند سالن جلسه را ترک کردند و اغلبشون بیشتر غذاشون را خورده بودند ولی من کمتر از نصف غذام را خورده بودم درحالیکه سیر بودم و غذام هنوز تموم نشدهبود.
از سیبیتا ممنونم که به من درست غذا خوردن را یاد داد.
حمیده سیبیتایی