در بیست سال گذشته من روی هم سیصد و پنجاه و هشت کیلو وزن کم کردهام.
حقم است مجسمهام را بسازند.
(ارما بامبک . مقالهنویس) آیا شما با جراحات بازمانده از نبرد با رژیمهای مکرر قبلی وارد وعده بعدی غذایتان میشوید؟ ادامه طولانیمدت هر رژیم غذایی ممکن است سخت باشد. رژیمها ممکن است خستهکننده و تکراری باشند. یا انگیزه شما در خصوص رژیمتان ممکن است تغییر کند.
در هر صورت به یاد داشته باشید لازم نیست وعده بعدی غذای شما یک کشمکش یویویی دیگر باشد. خوشبختانه بدن شما واجد یک میراث بیولوژیک با دهها هزار سال سابقه است. نسبت به این خرد ذاتیتان آگاه باشید. چگونه؟ با گوش کردن و چشم گشودن به نیازها، احساسات و ادراک درونیتان از غذایی که میخورید.
گاهی اوقات مشکلات مربوط به پیگیری برنامه غذایی سالم از وابستگی به شیرینی یا کافئین ناشی میشود. اگر حس میکنید موضوع از این قرار است، خوب است یک متخصص تغذیه، رژیمدرمانگر یا پزشک پیدا کنید که در این حیطه صاحبنظر باشد. در هر شرایط شما میتوانید رژیمهای یویویی را رها کنید و آنچه را واقعا بیشتر نیاز دارید تا در غذای امروز، وجودتان را تغذیه کند، تجربه کنید.
□
توقعات مرتبط با رژیمهای یویویی را در غذای امروز کنار بگذارید.
نسبت به ولعها و وابستگیهای غذایی احتمالیتان آگاه باشید.
انتخاب
اگر میخواهید لاغر شوید از شامتان کم کنید…
و دست به سمت نان نبرید مگر برشته یا مانده باشد.
(ه س لیگ . شاعر) شما تا چه میزان به داشتن انتخابهای غذایی سالم پایبندید؟ آیا تصمیمهای غذاییتان همیشه عالیست مگر زمانی که از کنار ظرف بستنی رد میشوید یا یک گارسون کیک پنیری به شما تعارف میکند؟ خوب است همیشه به یاد داشته باشید که عادتهای غذایی فعلی شما نتیجه انتخابهای مشابهیست که پیدرپی در طول زمان انجام دادهاید. انجام انتخابهای جدید با پذیرش انتخابهای گذشته و حال و نیز بخشش خود انجام میپذیرد. بخشش، لوح ذهنتان را پاک میکند و کمک میکند یک شروع جدید با انتخابهای جدید داشته باشید. اما یک مرحله دیگر هم در پایبندی به انتخابهای غذاییتان هست: ادای سوگند برای متفاوت خوردن، حتی اگر این تفاوت، کوچک باشد. (مثل خوردن یک قاشق خامه کمتر)
سوگند نوعی پایبندی قرص و محکم است. معمولا سوگندها در حضور دیگران ادا میشوند یا حتی در محضر خداوند. سوگندتان را با ادای آن در یک مکان یا زمان مقدس، مقدس سازید. مطمئن باشید سوگندی میخورید که میتوانید از عهدهاش برآیید و برای این منظور آن را واقعگرایانه و قابل دسترس در نظر بگیرید.
□
خود را بپذیرید، ببخشید و یک سوگند مقدس بخورید
تا در انتخابهای غذاییتان نیرو بگیرید.
تدارک
هوش حقیقی در سکوت عمل میکند.
سکوت جاییست که خلاقیت و راه حل مسائل در آن یافت میشود.
(اکهارت تله . سکون سخن میگوید) وقتی غذایی را تهیه میکنید چقدر خلاقیت فردی برایتان مهم است؟ آیا خیلی نگرانید که مبادا دیگران غذایتان را نپسندند؟ آیا اگر کسی از غذایتان تعریف نکند دمغ میشوید؟
یک نکته کلیدی در تدارک غذا سکوت و باز گذاشتن ذهن است. این باز گذاشتن ذهن، منجر به پذیرش خلاقیت دیگران هم میشود. خیلی از آشپزهای بزرگ در حین طبخ غذا مدام غذایشان را میچشند و به دیگران هم اجازه میدهند غذایشان را بچشند و از آنها میپرسند: “چه چیزش کم است؟”
سکوت و ذهن باز نشانه ضعف نیستند بلکه نشانه قدرتند. وقتی بار چیزی را به تنهایی به دوش میکشید، این مسئولیت ممکن است سنگین باشد. مسئولیت تدارک غذا را با منبع خلاق درونیتان، خانوادهتان و دیگران تقسیم کنید. یک بار تقسیم شده سبکتر است.
به خود اجازه لذت بردن از جریان مداوم ایدهها را که بخشی از تدارک غذاست بدهید.
□
سکوت و گشودگی ذهن را نزد خود بخوانید
تا در مسئولیت تدارک و چشیدن غذا سهیم گردند.
آداب
باشد که همه موجودات در نعمت و شادی و آرامش باشند.
باشد که از درد و گرسنگی و رنج در امان باشند.
(دعای مرسوم بودایی) آیا برایتان پیش آمده وقتی میخواهید غذا بخورید سرشار از حس سپاس باشید و این آرزو را داشته باشید که دیگران هم در این حس سهیم باشند؟ وقتی روزنامه میخوانید و نگاهی به اخبار میاندازید آیا با گرسنهها احساس همدردی میکنید؟ اگر چنین است میتوانید این دعا را در زمان غذا بخوانید تا کمکتان کند با روانه کردن مهربانی و عشق خود به سوی دیگران آرامش را تجربه کنید.
این دعا حاکی از این است که وقتی شما غذا میخورید دیگران از چنین بختی برخوردار نیستند. بسیاری از مردم در شرایطی زندگی میکنند که امکانات محدودی برای دستیابی به سلامتی، آرامش و غذا در اختیار دارند. شما میتوانید در تمام مدتی که غذا میخورید این دعا یا دعایی شبیه به آن را در درون خود حس و درک و تجربه کنید.
با هر لقمهای که میخورید قدرت این دعا را که به دیگران گسترش مییابد احساس کنید. با روانه کردن این دعا به سوی خودتان شروع کنید و سپس آن را به دیگران تعمیم دهید: آنها که دور میزتان هستند، همسایههایتان، شهرتان، کشورتان و سرانجام همه دنیا.
□
آرزوی باطنیتان را برای برخورداری همه موجودات از لذت غذا و شادمانی
با آنها تقسیم کنید.
تناول
بهترین چاشنی، گرسنگی است.
(ضربالمثل) احساس گرسنگی شما در طول روز چگونه است؟ آیا موقع شروع به خوردن ولعتان به غذا بیشتر میشود؟ هر قدر آگاهیتان نسبت به گرسنگیتان بیشتر شود، بهتر میتوانید پیشبینی کنید که کی به غذا نیاز دارید و بهتر میتوانید جایگزینهای مناسب برای غذا پیدا کنید.
در اینجا میخواهم یک تمرین خوب یادتان بدهم: برای این که نسبت به گرسنگیتان آگاهتر شوید آن را وصف کنید. احساس گرسنگی شما شبیه چیست؟ اندازه گرسنگی شما چقدر است؟ جایش کجاست؟ در دهانتان، شکمتان، گردنتان، جسمتان یا ذهنتان؟ اگر گرسنگی شما یک جانور بود، کدام جانور بود؟
شما ممکن است در هر زمانی از روز گرسنگیتان را احساس کنید، از جمله زمانی که دارید غذا میخورید. در هنگام غذا خوردن، در آن لحظاتی که دارید مابین لقمههایتان نفسهای آرام و آگاهانه میکشید، میتوانید گرسنگیتان را تجربه کنید. وقتی غذای بیشتری میخورید گرسنگیتان کجا میرود؟ چه احساسی دارید وقتی از حداکثر به حد متوسط میرسد و سرانجام ناپدید میشود؟
□
هنگام غذای امروز
احساس گرسنگیتان را وصف کنید.
ارتباط
به تازگی یک رژیم برنج پیدا شده که معجزه میکند.
شما فقط باید به جای دو چوب غذاخوری با یک چوب برنجتان را بخورید.
(رد باتنز . کمدین) آیا غذا خوردن در کنار خانواده یا دوستانتان به شما کمک میکند جنبه معنوی غذا خوردن را درک کنید؟ من داستانی را به یاد میآورم که قدرت بالقوه اطرافیان را در تحقق معنویت نشان میدهد.
در این داستان یک نفر میمیرد و یک تور گردشگری در بهشت و جهنم در اختیارش میگذارند. راهنمای تور، اول او را به جهنم میبرد. چیزی که میبیند باورنکردنیست. در آنجا انواع و اقسام غذاهای رنگین و خوشعطر را میبیند. تنها ایراد کار این است که آدمهای جهنم باید با چوبهای خیلی بلند غذا بخورند. به این ترتیب غذا هیچ وقت به دهانشان نمیرسد.
وقتی او را به بهشت میبرند میبیند که همان غذاها و دسرهای خوشمزه آنجا هم هست و در آنجا هم همه باید باز با همان چوبهای خیلی بلند غذا بخورند.
از راهنمایش میپرسد: نمیفهمم پس فرق بهشت و جهنم چیست؟
راهنما جواب میدهد: در بهشت هر کس به دیگری غذا میدهد.
□
چگونه میتوانید وعده غذایتان را به بهشتی برای دیگران تبدیل کنید؟
عزیمت
اعداد و ارقام غیرضروری را دور بیندازید که عبارتند از سن، وزن و قد.
بگذارید دکترتان نگران آنها باشد. به همین خاطر به او پول میدهید.
(جورج کارلین . کمدین تئاتر) شما کدام اعداد و ارقام غیرضروری را در طول روز در ذهنتان حمل میکنید؟ آیا مدام خود را وزن میکنید؟ آیا کالریهایتان را میشمارید و بر اساس آن، موفقیتها و ناکامیهایتان را در هر وعده حساب میکنید؟ درست است، بعضی اعداد مهمند مثل فشار خون، میزان قند خون و غیره. اما بعضی اعداد فقط ذهن و وقت شما را اشغال میکنند.
یکی از کلیدهای مناسب برای خروج آگاهانه از فضای غذا باز گذاشتن دریچههای ذهن و عدم قطعیت است. مثلا چه اتفاقی میافتد اگر خودتان را یک یا دو روز وزن نکنید؟
باز گذاشتن ذهن به این معنا نیست که سرگشته، بیثبات یا مردد باشید. بلکه به این معناست که مثل یک ماشین رفتارتان را مدام تکرار نکنید. عدم قطعیت به معنای زندگی شادمانه با وزن نکردن خودتان بعد از غذاست.
□
به خود اجازه ورود به فضای عدم قطعیت و آزادی بعد از غذا را بدهید.
عادتی را رها کنید تا به رهایی برسید.