موقع سفارش ناهار، مدیران ارشد هم مثل بقیه ما قدرت تصمیمگیری ندارند.
(ویلیام فدر . مولف) آیا موقع نزدیک شدن به زمان غذا در بیتصمیمی به سر میبرید؟ اگر چنین است پس به این گروه پرجمعیت خوش آمدید. بیشتر مردم تا وقتی که وارد آشپزخانه یا رستوران نشدهاند نمیدانند چه میخواهند. بعید نیست این که بیشتر مردم دوست دارند برای غذایشان جستجو و کند و کاو کنند دلایل آبا و اجدادی داشته باشد!
خوشبختانه شما میتوانید با در اختیار داشتن چارچوبهایی در خصوص غذای بعدیتان این ابهام را به شفافیت تبدیل کنید. اگر شما در یک رژیم غذایی هستید در این صورت احتمالا چنین چارچوبی را در اختیار دارید. اگر رژیم ندارید کافیست یک نفس آگاهانه بکشید و جسم خود را به دقت وارسی کنید. آن غذایی را که برای انرژی و سلامتیتان نیاز دارید حس و درک کنید. شما میتوانید غذاهایی را که در منوی رستوران هست هم وارسی کنید. وقتی مشغول این کار هستید خلوص و انرژی غذا را که جذب سلولها و آگاهیتان میشود در ذهن مجسم کنید.
در عین حال هوسها و تمایلات احساسیتان را که حول و حوش غذا چرخ میزند زیر نظر بگیرید. اگر این تمرین را به قدر کافی انجام دهید سرانجام قادر خواهید بود آنچه جسمتان نیاز دارد را از آنچه احساستان میطلبد تفکیک کنید.
□
قبل از ورود به فضای غذای امروز،
جسمتان را از نظر غذایی که نیاز دارد به دقت وارسی کنید.
انتخاب
ذهنی که نمیداند در حالتی از یادگیریست…
آنگاه حرکتی از انعطاف، از هماهنگی پدید میآید، چرا که ذهن نمیداند.
(کریشنامورتی . در باره رابطه) آیا شما در آخرین لحظه تصمیم میگیرید که چه بخورید؟ خیلی از رژیمهای لاغری به شما اجازه این آزادی عمل و خودانگیختگی را نمیدهند.
هر گاه وارد یک رژیم لاغری محدود کننده میشوید ممکن است انعطاف لازم برای ایجاد یک هماهنگی سالم بین غذا و جسمتان را از دست بدهید. با این حال من در موارد نادری یک رژیم خاص را امتحان کردهام، اما فقط برای این که عادتهای غذایی قبلیام را بشکنم و ترکیبهای غذایی جدید را امتحان کنم. هر وقت هم که این کار را انجام میدهم به دقت به احساسم و واکنشهای بدنم توجه میکنم.
اگر احساس ضعف یا ناخوشی کردید خود را مقید به محدودیتهای رژیمتان نکنید. تا زمانی که حق انتخاب و تغییر برایتان محفوظ است، اشکالی ندارد اگر رویکرد جدیدی در موضوع خوردن را در پیش بگیرید اما برده هر رژیم غذایی شدن به معنای از دست دادن آزادی و اختیارتان است.
□
انتخابهای غذایی آگاهانهتان را با انعطاف و آزادی تداوم بخشید.
تدارک
حتی مجللترین کتابهای آشپزی نمیتوانند جایگزین فقیرانهترین شامها شوند.
(آلدوس هاکسلی) شما نمیتوانید یک کتاب آشپزی را بخورید. پس تنها کاری که میشود کرد این است بیشترین تلاشتان را برای تدارک غذا انجام دهید، نتیجه کار هر چه بود ارزشمند است. این به معنای پذیرش آن موقعیتهاییست که بهترین گوشت، ظرف یا چاشنیهای مختلف را در اختیار ندارید.
پذیرش، یک چاشنی مهم در تدارک و آشپزی است. با پذیرش آگاهانه، غذایی که آماده میکنید خالی از تلخی و تاسف و توقع خواهد بود. بگذارید برایتان مثالی بزنم. تدارک غذا برای راهبهای بودایی در تایلند و برمه و لائوس به معنای خانه به خانه رفتن و از مردم طلب غذا کردن است. همه غذاهایی که میگیرند در یک کاسه ریخته میشود، برنج، ماهی، خورشهای خانگی، رشتههای پخته، و حتی کوکا کولا! بعد غذایی که جمع شده به صومعه آورده میشود و با هم مخلوط میشود.
فراموش نکنید تدارک غذا امری مقدس است. فرقی نمیکند چه میپزید، استیک، لوبیا، ماکارونی یا یک غذای تلویزیونی. وقتی غذای خود را با پذیرش هم میزنید، حتی سادهترین غذا حکم هدیه پیدا میکند.
□
با پذیرش و احترام غذایتان را آماده کنید
و به آنچه آماده میکنید احترام بگذارید.
آداب
بادا که حرص و خشم و آز و غرور و تعلق مرا ترک گوید.
پروردگارا من در طلب پناه امن تو آمدهام.
مرا با رحمت خود متبرک گردان.
(آواز مقدس سیکها) احساسات شما در زمان غذا چقدر در جوش و خروش و غلیان است؟ آیا احساس میکنید در تب و تاب زندگی روزمره غرق شدهاید؟ آیا هنگام غذا اخبار تلویزیون را میبینید و تمام مدت دچار هیجانید؟ اگر چنین است شاید بخواهید در زمان غذا یک دعای آیینی شبیه دعای فوق بخوانید.
یک دعای آیینی مثل آواز مقدس سیکها، وسیلهایست برای آشکارسازی و پردهبرداری از معنای عمیق غذایتان. به بیان دیگر این دعا مستقیما شما را با وجه معنوی غذایتان پیوند میدهد.
این وجه معنوی میتواند عدم تعلق خاطر به غذا و نیز درک آرامش و رحمت خداوند در زمان غذا باشد. هنگامی که این دعا را بر زبان میرانید خود را رها کنید تا در خرد جاری در این دعا آرام گیرد. سپس یک نفس آگاهانه و سپاسگزارانه بکشید و بگذارید این معنا در عمق وجود شما رسوخ کند. آنگاه بگویید آمین.
□
بگذارید این دعا شما را از هیجانهایی که
آرامش زمان غذایتان را برهم میزنند رهایی بخشد.
تناول
تسلیم به معنای پذیرش درونی آنچه هست، بدون هر چون و چراست.
تسلیم، آنچه هست را تغییر نمیدهد، حداقل به شکل مستقیم این کار را نمیکند.
تسلیم شما را تغییر میدهد.
(اکهارت تله . قدرت حال) آیا هرگز در خود میل به پرخوری یا دیگر مشکلات مرتبط با خوردن را احساس کردهاید؟ به جای دست زدن به مبارزه با این وضع آیا میتوانید بپذیرید صدایی که در این لحظه میشنوید بخشی از وجود شماست؟ آیا میتوانید از طریق پذیرش و آگاهی نسبت به این صدا با آن به صلح و آرامش برسید؟
میدان این جنگ در کجاست؟ چه کسی در این جنگ درگیر است؟ اگر شما تصمیم بگیرید فقط نقش یک ناظر را بازی کنید دیگر جنگی در کار نخواهد بود. مثلا با شنیدن صدای دلسردی میتوانید بدون جنگیدن، آن را بپذیرید. اما این به این معنا نیست که لازم است خود را با یک رفتار مخرب بدان تسلیم کنید.
حتی اگر زمانی روشنبینی خود را از دست دادید و به این فشار درونی تسلیم شدید، میتوانید با مهربانی و ملایمت به حالت پذیرش درونی عملتان بازگردید، دانستن این که شما هنوز یک فرد کامل هستید، یک فرد باارزش.
□
تسلیم و پذیرش درونی
به مرور سبب قدرت شما میشود.
ارتباط
آخر چقدر باید از این ماتزو بخوریم؟
(مریلین مونرو) وقتی به منزل کسی دعوت میشوید در آنجا چه میخورید؟ آیا تقاضای یک غذای بهخصوص میکنید؟ آیا اجازه میدهید غذا تعیین کننده حضور یا عدم حضور شما در مهمانیها باشد؟ یا مثل مریلین مونرو آرزو میکنید کاش قبل از پر کردن شکمتان با ماتزو میدانستید قرار است بعدش چه غذایی سرو شود؟
به تازگی من و همسرم با چند دوست جدید برای صرف شام در کنار هم بودیم. یک نفر از میان ما گفت ما حتما باید دوباره دور هم جمع شویم، سلیقه غذاییمان یکی است. سلیقه غذایی مشترک قطعا میتواند نحوه ارتباط شما را با دیگران در زمان غذا تحت تاثیر قرار دهد یا شاید حتی غذاهایی را که با دیگران میخورید محدود کند. وقتی دوستان و آشنایان به خانه من میآیند اغلب از آنها میپرسم آیا درخواست غذایی خاصی دارند؟ اما وقتی خودم جایی دعوت میشوم ترجیح میدهم دنبالهروی بزرگانی چون بودا و مسیح باشم که هر غذایی به آنها تعارف میشد میخوردند.
در اینجا رویکرد کاملا درست یا نادرستی وجود ندارد، اما به هر حال شما میتوانید با ملاطفت و مهارت و بدون نظر و قضاوت به خواستههایتان مجال بروز دهید.
□
چگونه به دیگران میرسانید چه غذایی را دوست دارید؟
عزیمت
فزونی نیرو نه از مقدار غذایی که وارد بدنتان میکنید،
که از آن مقدار که جذب بدنتان میشود حاصل میگردد.
(ارسطو) شما چگونه به بدنتان در جذب مواد مغذی مورد نیازش کمک میکنید؟ چگونه دید منطقی ارسطو را در خصوص هضم غذا به کار میگیرید؟ در عمل راههای مختلفی برای این کار وجود دارد.
همچنان که سنتان بالا میرود لازم است از نحوه عملکرد دستگاه گوارشتان آگاه باشید. آیا در مورد بعضی غذاها با کارآیی بیشتر و در مورد بعضی با کارآیی کمتر کار میکند؟
مثلا برخی معتقدند میوههای خام بهتر است بین وعدهها خورده شود چون هضمشان در زمان غذا سخت است. این موضوع مخصوصا در زمستان یا زمانی که بدنتان سرد است ممکن است واقعیت داشته باشد. یک تجربه آگاهانه انجام دهید و ببینید خوردن میوه همزمان یا بعد از غذایتان چگونه هضم آن را تحت تاثیر قرار میدهد.
زمان جدا شدن از غذا را صرف دستیابی به آرامش کنید و قبل از این که بخواهید به فعالیت مخصوصا فعالیت شدید بپردازید، به بدنتان زمان دهید تا به گوارش غذا بپردازد.