اگر بخواهیم، همواره امکان پیش رفتن در مسیر شادی و دانش و خرد هست…
کافیست انسانیت خود را به خاطر آورید. باقی هر چه هست را فراموش کنید.
(آلبرت اینشتین) آیا وقتی به زمان غذایتان نزدیک میشوید این احساس را دارید که چیزی میخواهد شما را در کام خود فرو برد؟ خشم و احساسات منفی میتوانند منجر به مشکلات جسمی مثل زخم معده، میگرن و مسائل بیشمار دیگر شوند. چنین احساساتی میتوانند انتخابهای غذایی شما را هم دستخوش تغییر کنند، باعث شوند غذاهای سنگینتری بخورید تا با آنها مقابله کنید یا سبب شوند کلا اشتهای خود را از دست بدهید.
اگر احساسات شما، غذا خوردن بدون استرس و اضطراب را برایتان سخت میکنند، همانطور که اینشتین گفته عمل کنید: انسانیت خود را به یاد بیاورید و باقی چیزها را فراموش کنید.
اگر نمیتوانید این کار را تمام و کمال انجام دهید لااقل میتوانید تا حدی آن را انجام دهید. قبل از غذا به خود بگویید میخواهم این لحظه خود را ببخشم تا بتوانم غذا بخورم و وجودم را تغذیه کنم، بدون این که احساسات منفی سد راهم شوند.
اگر آماده بخشیدن خود نیستید، میتوانید ساده و راحت برخورد کنید و اوضاع را همانطور که هست بپذیرید. البته این بدان معنا نیست که شما این احساسات مزاحم را دوست بدارید، اما میتوانید فعلا آنها را به حالت تعلیق درآورید تا از غذایتان لذت ببرید.
□
لازم نیست حتما همین امروز با خودتان صلح کنید،
اما در این باره تامل کنید که غذا خوردن بدون احساسات منفی،
چگونه میتواند جسم، ذهن و روح شما را شفا دهد.
انتخاب
در میان سیبهای خراب امکان انتخاب محدودی هست.
(ویلیام شکسپیر . رام کردن زن سرکش) امروزه تعداد بیشتری از ما غذای خود را در رستورانها میخوریم. شما معمولا چند وقت یک بار بیرون از منزل غذا میخورید؟ غذاهای رستورانی عموما کالری بالاتری دارند. این موضوع باعث شده مردم دوران ما نسبت به بیست و پنج سال قبل روزانه پانصد کالری بیشتر دریافت کنند. اگر این کالری اضافی را برای یک سال محاسبه کنید نتیجه حیرتانگیز خواهد بود.
مطمئنا رستورانهای خوبی هم هستند که غذاهای سبکتر و سالمتری عرضه میکنند اما مثلا خود شما تا به حال چند بار از رستورانهایی که در آنها غذا میخورید پرسیدهاید از چه روغنی برای پخت غذاها استفاده میکنند؟ منظور من البته غذا نخوردن در رستوران نیست، یا ترس و نگرانی در باره کالری غذاهایی که میخورید.
موضوع، انتخابهای شماست. انتخابهای رستورانی معمول شما چیست؟ چه گزینههای دیگری برای شما وجود دارد؟ هر وقت و هر جا که میتوانید دنبال سیبهای سالم باشید.
□
امروز نسبت به انتخابهای رستورانیتان آگاهانه عمل کنید.
تدارک
بزرگترین اشتباهی که میتوانی در زندگی مرتکب شوی،
این است که مدام ترس این را داشته باشی که دچار اشتباه شوی.
(البرت هوبارد . مولف) دشواری پختن یک غذای عالی به معنای این نیست که سعی خودتان را نکنید. به این ترتیب خواهید دید که فکر نکردن به هدف به شما این آزادی را میدهد که تجربه تدارک غذا را مسرتبخشتر کنید.
آیا ترس و نگرانی هیچوقت مانع شما از آزمایش یک دستور غذایی جدید میشود؟ آیا شده بخواهید یک غذای خاصی را درست کنید اما به خاطر سختی قیدش را زده باشید؟
سالها قبل وقتی در کلاس یک سرآشپز حرفهای شرکت کرده بودم، یک بار قرار شد شیرینی پفکی درست کنم. من میدانستم که قرار است نتیجه کار من را علاوه بر استاد چیرهدست آشپزیم، همه کلاس هم بچشند و در بارهاش قضاوت کنند. با این حال با بیپروایی جلو رفتم و خمیر شیرینی را به شکل لایههای نازکی پهن کردم، روی خودش جمع کردم و بعد سردش کردم و بالاخره آن را دوباره پهن کردم و کارم را به آخر رساندم.
شما هم میتوانید هدفی که در پیش رو دارید را فراموش کنید و از تجربهتان در زمان حال لذت کامل ببرید. فارغ از قضاوتهای خودتان و دیگران.
□
ترس خود را بپذیرید و در هر حالت پیش بروید.
اجازه دهید تجربه، دوست شما باشد.
آداب
من تعهد دارم به تمرین تنفس آگاهانه و لبخند زدن و نگاه عمیق به همه چیز داشتن.
(تیچ نات هان) اگر شما هم، حتی برای یک روز به این تعهد در زمان غذا پایبند باشید شاید شیوه غذا خوردنتان تغییر کند. به یاد داشته باشید که مجبور نیستید همه عادتهای غذاییتان را امروز تغییر دهید. حتی یک تغییر کوچک میتواند خوب باشد.
همیشه غذایتان را با یک نفس زنده و باروح شروع کنید. آگاهی و حضور یعنی تمرکز، پس هوشیاری خود را بر نفستان متمرکز کنید و ببینید آیا میتوانید این تمرکز را همچنان در طی غذایتان حفظ کنید؟ زمانهایی خواهد بود که فراموش میکنید، اما ببینید آیا میتوانید در طی خوردن، ده تا بیست و پنج درصد از تمرکزتان را بر نفستان متمرکز کنید؟ با خود قرار بگذارید حداقل یک نفس آگاهانه بین هر دو لقمه غذا بکشید. این خیلی مهم است.
سپس بقیه توجه خود را به کار گیرید تا عمیقا به ماهیت غذا و افکارتان در حین خوردن دقت کنید. هر چه که تجربه کنید یک موفقیت است.
□
بر نفستان در حین غذا خوردن تمرکز کنید.
تناول
راز جوان ماندن در زندگی با صداقت و درستکاری،
آهسته غذا خوردن و دروغ گفتن در باره سنتان است.
(لوسیل بال) آیا به آهستگی و متانت غذا میخورید؟ آیا هر لقمه را خوب میچشید یا این که آن را میبلعید؟ حقیقت این است که آهسته خوردن به شما کمک میکند طعم واقعی غذاها را کشف کنید. وقتی غذایی را واقعا بچشید ممکن است دریابید مزهاش بهتر یا بدتر از آن چیزیست که فکر میکردید.
من مردی را میشناسم که آگاهانه خوردن را با زیتون، غذایی که به طور مرتب میخورد، کشف کرد. با تمرین آگاهانه خوردن در کمال تعجب و ناراحتی دریافت که از طعم زیتون خوشش نمیآید. از آن موقع دیگر زیتون نخورده است.
آهسته خوردن لقمههای غذا فایده دیگری هم دارد. بدن پانزده تا بیست دقیقه وقت لازم دارد تا احساس سیری بعد از خوردن را ثبت کند. اگر شما با سرعت غذا بخورید قبل از رسیدن به سیری غذای زیادی خواهید خورد.
لقمههای خود را سنجیده بردارید، غذایتان را آنقدر بجوید که به شکل مایع درآید، به این ترتیب به هضم بهتر غذا هم کمک میکنید. به هر چه حس میکنید، با دقت توجه کنید.
□
غذای خود را آهسته بخورید و به جزئیات طعم آن توجه کنید.
ارتباط
در هر مهمانی شام کسی هست که همه کرفسها را بخورد.
(کین هوبارد . مولف) آیا وقتی در صف غذاخوری هستید از ترس این که غذای دلخواهتان تمام شود نگران یا بیتاب میشوید؟ یا وقتی در یک وعده غذای مشترک، دیس غذا به سمت شما میآید، حرص و ولع در درونتان سر برمیآورد؟ آیا این احساس را دارید که ممکن است غذای کافی برای خوردن گیرتان نیاید؟
حس حرص یا بیصبری در موضوع غذا دلیلی برای سرزنش خود و خودخواه خواندن خود نیست. کافیست که به احساساتتان توجه کنید. وقتی این افکار را حس میکنید فقط کافیست به آرامی با خود تکرار کنید حرص، حرص یا بیصبری، بیصبری. با اسمگذاری روی افکارتان آنها را از خودتان تفکیک میکنید. این کار به شما این اجازه را هم میدهد که ببینید چگونه هر فکر شروع میشود و پایان مییابد.
حالا یک نفس آگاهانه بکشید. وقتی زمان غذا خوردن فرا میرسد با دلسوزی به آن بخش از وجودتان که از روی احساس کمبود و حرص عمل میکند، بنگرید.
□
افکار حاکی از حرص یا بیصبریتان را در مورد غذا اسمگذاری کنید.
عزیمت
چاق بودن اشکالی ندارد. گیرم که چاقی. چاق باش و اینقدر در بارهاش حرف نزن.
(رزان بار) اگر فکر میکنید چاق، لاغر یا متوسط هستید این موضوع چه احساسی به شما میدهد؟ منظورم در ارتباط با دیگران نیست، هر چند هیچکس دوست ندارد مورد قضاوت قرار گیرد. من به مشکلات سلامتی ناشی از اضافهوزنتان هم اشاره نمیکنم. سوالی که دارم به بیان ساده این است: در عمق وجودتان نسبت به وزنتان چه احساسی دارید؟
من یک داستان واقعی سراغ دارم از پسری که همیشه در مدرسه چاقترین شاگرد کلاس بود. او احساس بدی در این باره داشت تا یک روز که به یک کشف نائل شد. با هیجان به خانه آمد و به مادرش گفت: پسرهای دیگر فقط بلندتر از منند و من فقط پهنتر از آنها هستم.
نکته اینجا بود!
همه میتوانند از خرد شگفانگیز این پسر بیاموزند. اگرچه ممکن است هنوز بخواهید به خاطر سلامتیتان وزنتان را تغییر دهید اما درست نیست اجازه دهید جسمتان ارزش و ماهیت فردی شما را تعیین کند.
□
نسبت به وزنتان چه احساسی دارید؟
خرد شما در این باره چه میگوید؟