وقتی غذا فراوان است، گرسنه ماندن باید دشوار باشد.
(گیتا منتا) آیا قبل از این که شروع به خوردن غذا کنید دستخوش احساسات ناآرام و نگرانی و اضطراب میشوید؟ وقتی به زمان غذا خوردن نزدیک میشوید غذا اهمیت و جایگاه دیگری پیدا میکند. خوشبختانه هشیار بودن نسبت به احساساتتان میتواند رویکرد شما را نسبت به غذا تعدیل کند و بهبود بخشد. نکته کلیدی برای مدیریت احساسات زمان غذا، توجه به این نکته است که آنها موقتی هستند، درست مثل بارانهای بهاری.
فرض کنید وقتی به زمان ناهارتان نزدیک میشوید نگرانی شدیدی به خاطر ترس از افزایش وزن به سراغتان میآید. شاید در آینه نگاه کردهاید و از صدای بلندی که میگوید چقدر چاق هستی نگران شدهاید.
این صدا از کجا میآید؟ آیا خود واقعی شماست یا فقط پاره کوچکی از شما؟ در حقیقت خود واقعی شما سرشار از تجربههای غنی و عمیق است. این صدای ترسناک که بلند و متوقع هم هست، فقط شما را از خود موفقتان که بر خیلی از ترسهای زندگی غلبه کرده و به کرات تجربه خوردن غذاهای سالم را دارد، دور میکند.
□
خود موفق و اصیل شما کدام است؟
انتخاب
شیوههای رژیمی که مبتنی بر مدلهای مجازی از بدن انسان هستند
اغلب به تعارضهای ناامیدکننده منجر میشوند.
(دون جرارد . یک کاسه) آیا ممکن است هیچیک از شیوههای رژیمی کاملا با بدن منحصربهفرد شما مطابقت داشته باشد؟ در این باره چه فکر میکنید؟ یا لازم است تعدیل و تنظیمهایی انجام شود؟ رژیمهای غذایی با این فرض ساخته شدهاند که بدن شما درست مثل هر بدن دیگری کار میکند و این که اگر فلان و بهمان غذا را به آن بدهید، همیشه نتیجه مشابهی خواهید گرفت. اما اگر تا به حال به همراه یک دوست، رژیم واحدی را شروع کرده باشید، میدانید که وضع از این قرار نیست.
بدن شما نمودی از یک سیستم پیچیده و درهمتنیده است، ترکیب منحصربهفردی از ویژگیهای ژنتیکی، حساسیتها، هورمونها، خواستهها، تمایلات غذایی، روحیات، احساسات، ساختار جسمانی و خیلی عناصر دیگر. دریافتن این موضوع که کدام برنامه غذایی یا شیوه رژیمی برای شما بهترین است نیازمند زمان است و البته قطعا نیازمند تنظیم و تطبیق هم هست.
خود را به زور در رژیمهای تکسایز جا دادن مثل مجبور کردن ماشینتان به حرکت با سوختی غیر از سوخت معمول و مناسبش است.
□
در باره نیازهای غذایی واقعی بدنتان آزمایش و تامل کنید.
تدارک
در بطن یک زندگی مبتنی بر هماهنگی، احترام، خلوص و آرامش است
که آن صلح و صفای درونی ناشی از پذیرش محدودیتها
و رضایت خاطر در میان نقصها تحقق مییابد.
(سوشیتسو سن پانزدهم . زندگی درآمیخته با چای، ذهن درآمیخته با چای) آیا شما در آشپزخانهتان یک کمالگرا هستید؟ آیا اگر ماهی بیش از حد بپزد، مارچوبه پلاسیده باشد یا کباب نیمسوز شود، آشفته میشوید؟
هیچکس یک آشپز حرفهای مادرزاد به دنیا نمیآید که بداند هر غذایی را چگونه بپزد و آماده کند. اگر شما هم مثل بیشتر مردم هستید، آشپزی کردن را با آزمون و خطا یاد میگیرید.
مثلا یک وقت من و دوستم تصمیم گرفتیم یک پیتزای قطور درست و حسابی بپزیم. ماهیتابههای پیتزای متعددی را امتحان کردیم، خمیرها، سسها و پنیرهای مختلفی را امتحان کردیم، اما هرگز نتوانستیم آن پیتزای شیکاگوی خاص را که عاشقش بودیم از کار دربیاوریم. با این حال این تجربه خیلی لذتبخش بود، به ما خوش گذشت و با پیتزاهایمان دو مهمانی پیتزاخوران هم برگزار کردیم.
اجازه ندهید کمالطلبی، مانع لذت بردن شما از روند تهیه و تدارک غذا شود.
□
هر چه که بلدید بپزید
حتی اگر آنقدرها فوقالعاده از کار درنیاید.
آداب
در میان اسکیموها، به هم مالیدن بینی یک رسم دوستانه محسوب میشود.
(هوستون اسمیت . مذاهب جهان) آیا آداب زمان غذایی که برای خود برگزیدهاید راحت و دلپذیر است؟ به یاد داشته باشید که آداب غذا چیزی فراتر از دعای زمان غذاست. هر برنامهای که پیرامون زمان غذایتان شکل میدهید میتواند یک آداب زمان غذا به حساب آید.
یک رسم شایع در میان مردم، چه به تنهایی زندگی کنند و چه با دیگران، تماشای برنامههای پرطرفدار تلویزیونی به هنگام غذاست. اگرچه هشیاری و حضور در کاملترین شکل خود صرفا با تمرکز بر غذایتان حاصل میشود، اما گر یک برنامه تلویزیونی کمکتان میکند احساس راحتی و شادی داشته باشید، ممکن است بخواهید به عادت مالوفتان یعنی تماشای تلویزیون ادامه دهید.
با این حال، در این صورت هم سعی کنید نسبت به غذا و تنفستان آگاه باقی بمانید. اما اگر به این نتیجه رسیدید که تلویزیون منجر به غذا خوردن بدون مدیریت و توجه در شما میشود، هرچه زودتر یک برنامه دیگر را جایگزین آن کنید! کارهای مختلف دیگری هست که میتوانید انتخاب کنید مثل خواندن یک کتاب یا یک متن مذهبی، گوش کردن به موسیقی یا صرفا آرام و با توجه در کنار غذایتان حضور داشتن.
□
نسبت به آداب زمان غذایتان آگاه باشید
و راغب باشید که گهگاه آن را تغییر دهید.
تناول
اگر این قهوه است لطفا برای من چای بیاورید،
اما اگر این چای است لطفا برای من قهوه بیاورید.
(آبراهام لینکلن) آیا هیچوقت از غذایی که انتخاب کردهاید یا مقدار غذایی که در بشقابتان بوده (چه خیلی کم، چه خیلی زیاد)، ناراحت شدهاید؟ انتظارات شما در هنگام غذا ممکن است منجر به سرخوردگیتان شود. وقتی چنین اتفاقی میافتد چقدر توانایی کنار آمدن با آن را دارید؟ آیا اجازه میدهید ناراحتیتان در این باره، غذا را به کامتان تلخ کند؟
وقتی مقدار غذا، کیفیت آن یا هر مورد دیگر، همان نیست که انتظار دارید، انتخابهای مختلفی در پیش رو دارید. میتوانید شاهد احساسات و افکارتان باشید و در آرامش آنها را زیر نظر بگیرید، یا میتوانید به این احساسات و افکار اجازه دهید غذا را به شما حرام کنند. شاید هم بتوانید همان کاری را بکنید که آبراهام لینکلن کرد و غذای دیگری سفارش دهید ولی این کار همیشه امکانپذیر نیست. با این حال، خوشبختانه شما همیشه این اختیار را دارید که احساساتتان را تغییر دهید.
کنار گذاشتن حس سرخوردگی به این معنا نیست که غذای نامناسب یا سرویسدهی نامطلوب را میپسندید. بلکه به این معناست که وضعیت موجود را قبول کرده و میپذیرید و با آن نمیجنگید.
□
انتظاراتتان را کنار بگذارید
و با غذای پیش رویتان کنار بیایید.
ارتباط
بهترین راه برای شاد کردن خود، شاد کردن دیگریست.
(مارک تواین) خندیدن به هنگام غذا معمولا به دیگران هم سرایت میکند. من در تجربیات شخصی خود، چندین مورد را سراغ دارم که خنده و شادی در یک وعده غذا، آن وعده را برایم خاطرهانگیز کرده است.
یکی از بهترین راهها برای برگزاری یک وعده غذای شاد این است که به همه اجازه صحبت بدهیم. منظورم گوش سپردن به کسانیست که صحبت میکنند. به همسفرههایتان فرصت دهید آنچه را در ذهن یا قلب دارند بروز دهند.
اگر تا به حال سر میز غذا مورد انتقاد قرار گرفته باشید میدانید سنگینی بعدی که در درونتان احساس میکنید، به همان اندازه که به سو هاضمه غذایی مربوط میشود به سو هاضمه احساسی هم ربط دارد. برعکس، احترام و وقار سنگ بنای گفتگو و شادمانیست. میتوانید صحبت سر میز غذا را قاعدهمند کنید به این ترتیب که همه به نوبت صحبت کنند.
حتی اگر تنها هستید، امروز میتوانید هنگام غذا در مورد داستان زندگی خود تامل کنید.
□
به هنگام غذای امروز با احترام به دیگران گوش بسپارید
و داستان خود را نیز با دیگران در میان بگذارید.
عزیمت
زندگی را فقط رو به عقب میتوان درک کرد،
در حالی که باید آن را رو به جلو زندگی کرد.
(سورن کیرکهگارد . فیلسوف دانمارکی) این یک تناقض است که ذهن شما میتواند همچنان در آخرین غذایی که خوردهاید متوقف بماند، در حالی که خودتان در فضا و زمان به جلو حرکت کردهاید. از آنجا که زندگی را باید در لحظه حال زیست، این گزینه که از گذشته دست بکشید و آن را پشت سر بگذارید، معنا و مفهوم پیدا میکند.
اما اگر فراموش کردن احساساتتان پیرامون غذایی که بدون توجه خوردهاید برایتان سخت است، همیشه میتوانید رویدادها را دوباره در جهت عکس بازی کنید. بازی کردن رویدادها در جهت عکس کمکتان میکند احساسات حادی را که سعی کردهاید با غذا بپوشانید یا به فراموشی بسپارید، کشف کنید.
آرامآرام رو به عقب حرکت کنید و تکتک لحظهها را بازسازی کنید تا به لحظه شروع غذایتان برسید. به دقت بنگرید و آن لحظاتی را که سررشته آگاهانه خوردن از دستتان در رفته، تشخیص دهید. وضعیت را با جزئیات کامل ببینید و صحنه را با قصد و شیوهای مطلوب دوباره بازی کنید. وقتی انتخاب جدیدتان مشخص شد، میتوانید با شادمانی به سمت لحظه حال بازگردید.
□
یک وعده غذای ناآگاهانه را دوباره رو به عقب بازی کنید،
انتخابهای آگاهانه جدید داشته باشید و در گذشته ساکن نشوید.