شکیبایی شجاعت میطلبد.
(پما چودرون . آسودهخاطر با تردید) شروع یک وعده غذایی با شکیبایی و آرامش، شیوهای برای آرام و مهربان بودن است. وقتی یک وعده غذایی را شروع میکنید چقدر شکیبا هستید؟ آیا در مورد خودتان شکیبا هستید؟ در مورد دیگران چطور؟
شکیبایی در فرهنگ ما به آسانی قابل درک نیست. اگر قرار باشد سبک زندگی ما با یک کلمه بیان شود، آن کلمه سرعت است. دربارهاش فکر کنید. ما همه زندگیمان طوریست که انگار در شاهراه حرکت میکنیم. حتی به غذایمان با دید سریعالسیر نگاه میکنیم. غذاهای تلویزیونی در چند دقیقه آماده میشوند، یا بعضی از پیتزافروشیها وعده تحویل سی دقیقهای پیتزا را در درب منزل میدهند و در غیر این صورت وجهتان را پس میدهند.
اگر درباره این که چقدر طول میکشد تا غذایتان به دستتان برسد، نگران و خردهگیر هستید، ممکن است آسودن و پروردن شکیبایی درونی به کارتان بیاید. چون در نهایت اگر عصبی و ناراحت باشید، آن چند دقیقه صرفهجویی در وقت به چه دردتان میخورد؟
□
ناشکیباییهای خود را تشخیص دهید و یک نفس آگاهانه بکشید.
انتخاب
هر وقت احساس رخوت میکنم ماهی آزاد میخورم.
ماهی آزاد تند و تیز و ناآرامست، چرا که خلاف جریان آب شنا میکند.
(بوی جورج . خواننده پاپ) وقتی احساس خستگی یا بیماری میکنید، ناخودآگاه سراغ چه غذاهایی میروید؟ آیا یک غذای سادهتر، طبیعیتر و کاملتر میخورید؟ آیا کمتر میخورید و از نظر گوارشی به بدنتان استراحت میدهید؟
این موضوع که ما انرژی خاص هر غذایی که میخوریم را جذب میکنیم در خیلی از فرهنگها مورد قبول است. اطبای سنتی چینی تاکید زیادی برخلوص و انرژی درونی غذاها دارند. اعتقاد بر این است که غذاهای خوب باعث ایجاد و تداوم چی یا انرژی بدن فرد میشود. غذاهایی با ارزش غذایی ناچیز مثل هلههولههایی که پر از مقادیر زیاد قند و نشاسته تصفیه شدهاند ذخیره انرژی درونیتان را بالا نمیبرند. بدتر این که حتی ممکن است انرژی درونی را پایین هم بیاورند و سبب ضعف و فرسودگی شوند!
کسی چه میداند؟ شاید این که به سوپ مرغ، پنیسیلین یهودی میگویند، بیدلیل نباشد. انتخابهای غذاییتان هرچه باشد، در نظر داشته باشید که غذاهای مناسب سبب شفای جسم شما و تداوم سلامتیتان میشوند.
□
توجه کنید که کدام غذاها به شما حس سلامتی میدهند و کدام غذاها نمیدهند.
غذاهای سلامتبخش را به برنامه غذایی خود بیفزایید.
تدارک
برای تنزو واجب است که هم در انتخاب و هم در تدارک اجزای غذا با تمام وجود دقت نماید.
(سوی یوندا . غذای خوب از دل معبد ژاپنی) تنزو (Tenzo) یا آشپز معبد با بینظمی و شلختگی غذا درست نمیکند. او نسبت به کوچکترین جزئیات هشیار است. حتی مقدار مواد لازم برای یک وعده تا حد یک دانه برنج محاسبه میشود! شما هنگام تهیه غذا در منزل چقدر به این مسائل توجه دارید؟
حتی اگر کل کاری که برای آماده کردن غذا انجام میدهید باز کردن بسته غذا و قرار دادن آن در فر است میتوانید به دستور تهیه و اجزای تشکیل دهنده آن توجه کنید. مثلا در خواندن دستورهای تهیه چقدر دقت میکنید؟ آیا هیچوقت در مورد اجزای غذا کنجکاو یا شگفتزده شدهاید؟ در حین تدارک غذا چقدر از مواد اولیه را هدر میدهید؟ خیلی خوب است اگر سوال کنید، شک کنید و یاد بگیرید.
هر چه بیشتر با منشا غذا ارتباط برقرار کنید، در مرحله آماده کردن و سرانجام خوردن آن رابطه کاملتری با آن برقرار میکنید.
□
با تعمق در همه جزئیات و نتایج کارتان،
نقش فعالتری در تدارک غذای امروز داشته باشید.
آداب
میتوانیم برای جسممان بخوریم یا برای روحمان.
خوردن در روز سبت، آئینی برای روح بخشیدن به غذا و نوعی جشن است، نه فقط خوردن.
(دونا شاپر . حفظ سبت) شاید دریافتهاید که تعلیمات مذهبی مرسوم، جنبههای مشترک زیادی در جهت ارتباط با عالم معنوی دارند، مثل دعاها یا آداب پاکیزگی زمان غذا. برخی از این آداب و سنن مثل آداب هندوها یا هندیان بیشتر بر مهماننوازی تمرکز میکند و در این فرهنگها بر تقسیم غذا در جشنها و احترام به مهمانها تاکید میشود.
شما به چه شیوهای به غذایتان معنا میبخشید؟ آیا روش دلخواهی برای بیان روحتان از طریق غذا دارید؟ حتی اگر تنها زندگی میکنید میتوانید مهماننوازی خود را با بخشیدن باقیمانده غذایتان به یک فرد گرسنه یا حتی موجودات و حیوانات اطرافتان نشان دهید. غذای مانده و حتی فاسد، رفتهرفته به ترکیبات پرخاصیت تبدیل میشود و شما از این طریق میتوانید غذای بیشتر و نعمات بیشتر به وجود آورید.
با کمی تامل درمییابید که همه چیز دیر یا زود دوباره در چرخه زندگی وارد میشود. کاری که شما میکنید فقط آگاهی نسبت به این بازیابی و چرخش است.
□
به شیوه جدیدی برای معنا بخشیدن به غذا خوردنتان بیندیشید.
تناول
برای یافتن جواهر باید موجها را آرام کرد.
جواهر یافتن در آب متلاطم سخت است.
(مومون یامادا روشی . معلم ذن) آیا ذهن شما در زمان غذا شبیه یک حوضچه گلآلود است؟ یا پر از هدفمندی و شفافیت است؟ و چگونه این تفاوت را درمییابید؟ یک ذهن گلآلود درباره آنچه قرار است بخورد دچار سردرگمی است یا درگیر قضاوت درباره غذا خوردن خود و دیگران است. یا ممکن است پر باشد از احساسات ضد و نقیض در مورد رژیم و قوانیی که باید موقع خوردن رعایت کرد.
اگر ذهنتان گلآلود است نگران و برآشفته نشوید. در فرهنگ بودایی نیلوفر آبی نماد بیداری و هشیاری همه موجودات است. ذهن ما هم مانند نیلوفر آبی در آب گلآلود شکل میگیرد و بعد شکوفا میشود و خود را برمیکشد و به مرتبه آگاهی ناب میرسد. با تکرار ذهنی یک کلمه واحد در طی یک وعده آرام غذایی، روی تمرکزتان کار کنید و به ذهنتان آرامش دهید تا به درک واضحتری از غذا برسید. یا این که فقط از طریق اراده کردن بر تکتک حرکاتی که انجام میدهید بر هشیارانه خوردن تمرکز کنید.
□
یک کلام آرامشبخش پیدا کنید که ذهنتان را آرام کند،
مثل صلح، پدر، مادر، عشق، خدا، عیسی، بودا، یک، شالوم، اوم، سلام.
ارتباط
با تجربه شخصی دریافتهام زمانی که نسبت به دیگران با گذشت و ملاحظه رفتار میکنم،
بلافاصله به آرامش بیشتر و امنیت خاطر میرسم.
(دالائی لاما . شکل دادن ذهن) هر چقدر موضوع غذا و رژیم چقدر برایتان دشوار باشد، باز در این تجربه تنها نیستید. و اگر هنگام غذا در حالت صلح و آرامش هستید، راههایی هست تا از رنج دیگران بکاهید.
در برخی فرهنگها یاری رساندن به دیگران یک امر اختیاری نیست، بلکه ضروری و اساسیست. تجربه کلیمی میصوا یا اعمال شایسته، نوعی تکلیف است که در آن خدمت به دیگران یک حکم الهی محسوب میشود. اطعام گرسنهها، دعوت از دیگران به غذا و دستگیری بیخانمانها اختیاری نیست.
یک میصوا یا عمل شایسته، یک کار شاق یا باری بر دوش نیست بلکه یک سعادت شخصیست. این یک سعادت است که بدانید با اطعام دیگران میتوانید تغییری ایجاد کنید. با این کار به دیگران قدرت و توان میدهید تا زندگیشان را استمرار بخشند و در نتیجه رشد کنند.
□
میصوای خود را کشف کنید و فوایدش را حس کنید.
عزیمت
تغییر در هر زمانی میتواند اتفاق بیفتد.
اما گذار زمانی اتفاق میافتد که یک فصل از زندگی شما به پایان رسیده
و فصل دیگر پشت در منتظر است تا وارد شود.
(ویلیام بریجز . روش گذار) وعده غذایی قبلی، هرچه خوردهاید و هرطور که خوردهاید تمام شده است. فصل بعدی هم هنوز نوشته نشده است. این که درباره آخرین وعده غذای خود چه فکر میکنید بخشی از فرایند رهاسازی است.
بر اساس نظر ویلیام بریجز، تغییر فقط یک جابجایی وضعیت است. اما در مرحله گذار است که اصل کار انجام میشود. گذار سه مرحله دارد: رهاسازی، بخش خنثی و شروع دوباره.
رهاسازی ممکن است دشوار باشد مثلا هر زمان که رژیم جدیدی را شروع میکنید باید از بعضی غذاهایی که دوست دارید جدا شوید.
بخش خنثی نمایانگر بلاتکلیفی و عدم اطمینان است. جایی که شما نمیدانید قرار است بعد چه اتفاقی ببیفتد. نمیدانید چگونه میخواهید با فصل بعدی خوردن، رژیم و غذایتان سازگار شوید.
شروع دوباره جایی است که سررشته فصل جدید یا رژیم جدیدی را که شروع میکنید در دست میگیرید، آن را میآزمایید و از آن خود میکنید.
در هر حال، تغییر و گذار غذایی، یک روند مستمر است. این کتابیست که هیچگاه به پایان نمیرسد.