چرا رژیم لاغری نه؟
۱- آدم را از هر چه منع کنند به آن حریصتر میشود. رژیم لاغری به خاطر محروم کردن ما از خوراکیهای دلخواه، ولعهای سیریناپذیر ایجاد میکند و طولی نمیکشد که رژیم را رها میکنیم، شروع به پرخوری میکنیم و دست از پا درازتر به نقطه اول برمیگردیم. رژیم یعنی محدودیت و محدودیت باعث میل و ولع بیشتر میشود. وقتی مثلا از پیتزای مورد علاقهمان چشمپوشی میکنیم یا آنقدر که دلمان میخواهد نمیخوریم، میل به پیتزا از وجودمان رخت برنمیبندد بلکه در ناخودآگاه ما و پشت پرده ذهنمان باقی میماند و منتظر فرصت است تا به صحنه بیاید. روز بعد از بستنی دلخواهمان صرفنظر میکنیم و بستنی هم میرود در کنار پیتزا قرار میگیرد. بعد شیرینی و شکلات هم به آنها اضافه میشوند و به این ترتیب کمکم با دست خودمان یک جبهه مخالف در درون خودمان بر علیه رژیممان شکل میگیرد. دیر یا زود یک روز میرسد که میبینیم دیگر اشتیاقی به ادامه رژیم نداریم و زنگ میزنیم و پیتزای مورد علاقهمان را سفارش میدهیم. در روزهای بعد هم سراغ شیرینی و بستنی که در این مدت نخوردهایم میرویم تا دلی از عزا درآوریم و چون مدتی از خوردنشان محروم بودهایم، حرص و ولع زیادی هم نسبت به آنها پیدا کردهایم که به راحتی فروکش نمیکند، پس در خوردنشان زیادهروی میکنیم و نه فقط وزنمان برمیگردد، احتمال این که بیشتر از روز اول شود هم زیاد است. همه اینها نتیجه طبیعی محدودیتها و قید و بندهای رژیمی است. رژیم بهترین روش لاغری نیست. رژیم مثل زندان است و زندانی همواره به فکر فرار و رهایی از زندان است.
۲- هر کسی با موضوع اضافه وزن دست و پنجه نرم کرده باشد به خوبی میداند که همه چیز در بشقاب غذا خلاصه نمیشود. کاهش وزن صحیح از ذهن شروع میشود و غذا خوردنهای ما در بسیاری از موارد، دلایل احساسی و هیجانی دارد. وزن سالم نتیجه توازن ذهنی و رفتاری است و رژیم لاغری به خاطر فشارها و محدودیتهایش نه فقط چنین نتیجهای به همراه ندارد بلکه برعکس، توازن درونی ما را به هم میزند و آرامش را که یکی از مهمترین فاکتورهای وزن مناسب است، از ما میگیرد.
۳- وقتی رژیم میگیریم و خورد و خوراکمان را کم میکنیم، بدن ما که هوشمند است شروع میکند به تطبیق دادن خودش با شرایط جدید و کم کردن سوخت و سازش تا بتواند با همان غذای مختصر، اموراتش را اداره کند. با این فرض که قحطی شده و غذا کم است، به همه سلولها اعلام میشود که صرفه جویی کنند. برای این که بدنمان برای شرایط سخت فرضی آماده شود، عملیات ذخیره چربی هم شروع میشود. ما میخواستیم چربیهایمان را آب کنیم ولی در عمل اتفاق برعکس رخ میدهد.
۴- آمارها حاکی از شکست رژیمهای غذایی و برگشت وزن در بیش از نود درصد افراد رژیم گیرنده است. کثرت شگفتانگیز رژیمهای غذایی هم دلیل دیگری بر ناکارآمدی این شیوه لاغری است. جستجوی واژه diet در بخش کتاب سایت آمازون بیشتر از صد هزار نتیجه به همراه دارد. بدیهی است اگر از این همه رژیمهای گوناگون حتی یکی موثر و کارآمد بود، نیازی به بقیه پیدا نمیشد.
۵- رژیم لاغری شخص را در موقعیت یک کودک قرار میدهد که خودش قوه تشخیص و تصمیمگیری ندارد و دیگران باید برایش تعیین تکلیف کنند و بگویند چه بخورد و چه نخورد. این دور از احترام است و هرگز احساس خوبی به همراه ندارد. غذا خوردن نباید از یک تجربه لذتبخش به اجرای دستورات و فرامین تبدیل شود. معمولا این وضع برای همیشه ادامه پیدا نمیکند و رژیم گیرنده دیر یا زود این چهارچوب تحمیلی را میشکند.
این فیلم کوتاه جذاب را در این باره ببینید: